ایجاد محتوای خوب کافی نیست. شما به محتوایی نیاز دارید که مخاطبان از شما میخواهند. در اینجا چگونگی ایجاد یک استراتژی برای انجام این کار آمده است.
یک اصل قدیمی در دنیای بازاریابی وجود دارد: «محتوا پادشاه است». از زمانی که بهینه سازی موتورهای جستجو وجود داشته است، این اصل صادق بوده است و احتمالاً قدمت آن به دنیای بازارایابی عمومی برمیگردد.
اما به همان اندازه که این اصل ساده است، جای زیادی هم برای تفسیر باقی میگذارد. محتوا یعنی چه نوع محتوایی؟
در روزهای اولیه سئو، این اصل این معنی را داشت که کلمات کلیدی خود را شناسایی کنید و آنها را در هر جایی از صفحه که مناسب هستند قرار دهید.
اما بازاریابهای دیجیتال مدرن باهوشتر اهستند. (البته نه به این معنی که استراتژی قدیم دیگر جواب نمیدهد).
این روزها، تولید محتوای موفق نیازمند پلنی است که با اعداد پشتیبانی میشود، و به عبارتی به یک استراتژی محتوای داده محور نیاز است.
اما این دقیقاً به چه معنی است؟
به بیان سادهتر، این به معنی توسعه محتوا با استفاده از رویکردی است که بر اساس اطلاعات کاربر ساخته شده است. این میتواند شامل اطلاعاتی مانند جمعیتشناسی، پاسخهای نظرسنجی، ترجیحات مصرفکننده و غیره باشد.
احتمالاً نیازی نیست که بگوییم چرا این موضوع مهم است. اما فقط برای اطمینان از اینکه شک و شبههای باقی نمیماند، بیایید صراحتاً بگوییم: استفاده از استراتژی محتوای داد محور، به شما کمک میکند زمان، انرژی و پول خود را در جای درستی خرج کنید.
به عبارتی دیگر، شما منابع محدودی دارید. شما نمیخواهید آن را برای مخاطبانی هزینه کنید که هیچ درآمدی برای شما ندارند.
استراتژی محتوای داده محور، به شما این امکان را میدهد که کمپینهای بازاریابی خود را برای افزایش نرخ تبدیل (بازگشت سرمایه) تنظیم کنید.
برای رسیدن به این هدف، موتورهای جستجو و متخصصان PPC میتوانند به شما کمک کنند که تصمیم بگیرید کدام کلمات کلیدی را دنبال کنید و اطمینان حاصل کنید که مخاطب مناسبی را هدف قرار میدهید.
به اندازه کافی ساده به نظر میرسد. درست است؟ تنها کاری که باید انجام دهید این است که ابزار تحقیق محتوای خود را باز کنید و به دنبال موارد رایج باشید. درست است؟ نه خیر. درست نیست. متأسفم که این را گفتم. اما بیشتر از این حرفها وجود دارد.
اما اصلاً نترسید. قرار نیست که شما همه چیز را از همان اول بدانید.
در این راهنمای مفید، ما یک رویکرد گام به گام برای توسعه، پیاده سازی و بهینه سازی استراتژی محتوای داده محور به شما ارائه میدهیم.
برای شروع آمادهاید؟
1- اهداف محتوای خود را تعیین کنید.
اولین چیزی که باید در مورد آن تصمیم بگیرید، این است که میخواهید چه کاری انجام دهید. شما نمیتوانید همه نیازهای همه مردم را تأمین کنید. بنابراین باید چند چیز را انتخاب کنید.
آیا میخواهید بازدید سایت خود را افزایش دهید؟ یا به دنبال فروش بیشتر هستید؟ یا این که مشتریان راغب بیشتری میخواهید؟
اهداف محتوایی خود را مشخص کنید و کانالهایی که برای رسیدن به آنها مناسبتر هستند را شناسایی کنید. هنگامی که این کار را انجام دادید، میتوانید شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) را برای خود تعیین کنید.
هنگام تولید محتوا حتماً این موضوع را در نظر داشته باشید.
هر چیزی که به وب سایت یا کمپین خود اضافه میکنید، باید هدفی را دنبال کند. اگر مطمئن نیستید که آن چیز چه کاری انجام میدهد، مخاطبان شما نیز نمیدانند.
2- مخاطب هدف خود را مشخص کنید.
اکنون که میدانید برای رسیدن به چه چیزی تلاش میکنید، زمان آن رسیده است که بفهمید برای چه کسی آن کار را میکنید.
دادههای مربوط به جمعیت و سایر اطلاعاتی را که به آنها دسترسی دارید، بررسی کنید. نقاط مشترکی که در بیشتر یا برخی از اهداف شما رخ میدهند را هم مشاهده کنید.
بسیاری از بازاریابان، ایجاد پرسونای مشتری را مفید میدانند. با استفاده از دادههای خود، یک فرد معمولی را برای هر یک از نقشهای مختلفی که هدف قرار دادهاید، تصور کنید.
به عنوان مثال، شما ممکن است یک شخصیت بالقوه، یک شخصیت اصلی، یک شخصیت خریدار، و یک شخصیت به عنوان بازدیدکننده تکراری داشته باشید.
خودتان را جای این آدمهای خیالی بگذارید.
چه نوع ادبیاتی بر آنها تأثیر میگذارد؟ بالاترین سطح تحصیلات آنها چقدر است؟ آیا آنها به دنبال حرفهایگری هستند یا شخصیت؟ چرا آنها در وب سایت شما هستند؟ آنها امید دارند که با کمک شما چه کاری انجام دهند؟ تا جایی که میتوانید دقیق عمل کنید.
بسیاری از بازاریابان، حتی نام آنها را هم مشخص میکنند. به عنوان مثال، اگر شما برای یک شرکت تأمینکننده لوله پرسونا ایجاد کنید، ممکن است شخص زیر را داشته باشید:
لید لری – 45 ساله
لید لری که یک لولهکش در اواسط دوران کاری خود است، کسب و کار تک نفره خود را دارد. او سالانه 75.000 دلار درآمد دارد. و در یک هنرستان درس خواند و 6 سال پیش یک وانت خرید. به دنبال راهی برای کاهش هزینه سربار و یافتن قطعات ارزانتر از شرکت تأمینکننده محلی خود است. و همچنین او برای سختکوشی، صداقت و حرفهایگری ارزش قائل است.
هر چقدر که میتوانید، خلاق باشید و به پرسونایتان جزئیات بدهید. فقط به یاد داشته باشید که این یک تمرین داستاننویسی نیست. شما در حال ایجاد پرسونا بر اساس هدف واقعی خود هستید. بنابراین پرسونای خود را با آنچه که در دنیای واقعی وجود دارد تطبیق دهید.
3- محتوای رقیب خود را بررسی کنید و تحقیقات محلی انجام دهید.
اکنون زمان آن است که نگاهی به رقبای خود بیندازیم. شاید آنها متکی به مهارتهای فردی خود هستند و فیالبداهه عمل میکنند، اما احتمالاً در کمپینهای خود نیز تلاش میکنند.
کارهایی را که آنها انجام میدهند مرور کنید و به دنبال کارهایی باشید که به نظر میرسد مؤثر هستند.
به عنوان مثال، اگر آنها دارند بلاگ مینویسند، ممکن است آمار بازدیدشان را در آن نمایش دهند. اگر اینطور است، چه نوع بلاگهایی بهترین نتایج را میگیرند؟
به دنبال ترندهای صنعت خود باشید. مردم در مورد چه چیزی صحبت میکنند؟ آیا نمایشگاه بزرگی در راه است؟ یا یک فناوری جدید در شرف انتشار است؟
بدانید که با چه کسی برای دریافت کلیک رقابت میکند. نه اینکه فقط ببینید آنها چه کار میکنند، بلکه برای به دست آوردن ایده برای محتوای خودتان، شروع به تهیه لیستی از موضوعاتی کنید که میخواهید پوشش بدهید.
اگر در عرصه کاری شما، اینفلوئنسرها هم فعالیت میکنند، موقعیت خوبی است که بررسی کنید آنها در مورد چه چیزی پست میگذارند.
4- تحقیقات کلمات کلیدی را انجام دهید.
هنگامی که درباره محتوای خود تصمیمگیری کردید، زمان آن رسیده است که به اصل سئو قدیمی برگردید: تحقیق درباره کلمات کلیدی.
با استفاده از ابزاری مانند Google Analytics ، Semrush یا چیزی مختص یک پلتفرم مانند Insight های جستجوی یوتیوب، زبانی را که محتوای شما باید از آن استفاده کند، مشخص کنید.
این کار در بیشتر جنبههای سئو، به شما کمک میکند.
استفاده از کلمات کلیدی در محتوا به مخاطب نشان میدهد شما به همان زبانی که او صحبت میکند، صحبت میکنید. و این به معنای استفاده از زبان فارسی یا انگلیسی نیست. بلکه به معنای استفاده از اصطلاحاتی است که همه مخاطبان آن حوزه به آنها آشنا هستند.
بیایید به مثال شرکت تولید لوله برگردیم. در چنین مثالی، به جای «چیزِ اتصال فلزی»، از «شیر توپی رزوهای با پورت کامل سه چهارم» استفاده میکنیم.
این یک مثال مضحک است، اما متوجه نکته آن شدید.
نکته خوب این است که حتی اگر شما در کاری متخصص نیستید، حداقل به یک زمینه کاری آشنا هستید.
5- محتوایی ایجاد کنید که با اهداف شما همسو باشد.
اگر به خاطر داشته باشید، اولین قدم برای ایجاد یک پلن محتوای داده محور، تعیین اهدافتان بود.
حالا که شما بسیاری از کارهای لازم را انجام دادهاید، وقت آن رسیده که محتوایی ایجاد کنید که با اهدافتان همسو باشد.
نترسید. برای نوشتن محتوایی که مخاطبانتان میخواهند، نیازی نیست اسکات فیتزجرالد باشید. شما قبلاً بسیاری از کارهای اساسی را انجام دادهاید. اکنون وقت این است که همه چیز را کنار هم بگذارید.
محتوای شما میتواند تقریباً به هر شکلی باشد. ویدئو، پستهای وبلاگ، اینفوگرافی، مطالعات موردی یا white paper .
اگر نمیتوانید به تنهایی تمام این کارها را انجام دهید، پیدا کردن یک نویسنده یا فیلمبردار در منطقه یا شبکه شما بسیار آسان است. فقط با ارتباطات خود مشورت کنید.
6- محتوای خود را در کانالهای مناسب تبلیغ کنید.
شما اکنون محتوای خود را ایجاد کرده و کار اصلی را انجام دادهاید. اکنون زمان آن است که آن را با مردم جهان به اشتراک بگذارید. اما چگونه این کار را انجام میدهید؟ آیا فقط آن را در وبلاگ خود پست میکنید و منتظر میمانید تا گوگل آن را ایندکس کند؟
شما میتوانید این رویکرد منفعلانه را پیش بگیرید، اما محتوایی که ایجاد کردهاید عالی است و شما به تازگی آن را تولید کردهاید. همه میخواهند از آن استفاده کننند. برای این که از همه موارد قبل اطمینان حاصل کنید، وقتش رسیده که آن را تبلیغ کنید.
اما قبل از اینکه در فیسبوک، Digg ، لینکدین و هر پلتفرم شبکه اجتماعی و سایت aggregator دیگری که فکرش را بکنید به محتوایتان لینک دهید، کمی دست نگه دارید.
هنگامی که شما در حال توسعه پرسونای کاربران خود بودید، امیدوارم اطلاعاتی درباره محل زندگی آنلاین اهداف خود تعیین کرده باشید.
پیدا کردن محل زندگی مجازی کاربران
آیا آنها کاربران عادی توئیتر هستند؟ آیا آنها عضو انجمنهای مربوط به یک صنعت خاص هستند؟ یا اینکه از طریق Slack یا سایر پیامرسانهای فوری به آنها متصل هستید؟
پیدا کردن پاتوق آنها و پست گذاشتن در آن یک راهکار کلیدی است. در بیشتر موارد، اگر مطمئن نیستید که اهداف شما از یک پلتفرم خاص استفاده میکنند یا خیر، باز هم باید در آنجا پست بگذارید.
برخی از سایتها وجود دارند که در صورت گذاشتن محتوای نامربوط، از آنجا بیرون انداخته میشوید. (مانند Reddit). اما در اکثر مواقع، این کار هیچ ضرری ندارد.
در این زمان، باید به این فکر کنید که در محتوای جدید خود چه تغییراتی باید ایجاد کنید.
آیا میتوانید در یک وبلاگ دیگر، پست میهمان بگذارید؟ آیا اینفوگرافی جدید شما، به درستی در گزارش سرمایهگذار بعدی شما قرار میگیرد؟
اگر محتوای داده محور شما بر اساس اصول ثابتی که در مورد آن بحث کردیم ساخته شده باشد، این قابلیتها را هم خواهد داشت.
7- برای بررسی نتایج، از تجزیه و تحلیل آماری استفاده کنید.
پس از انتشار محتوا، شما میتوانید نرخ تبدیل خود را بررسی کنید تا ببینید که چه کاری را درست انجام دادهاید، کجا باخت دادهاید و چه چیزی میتواند عملکرد شما را بهبود ببخشد.
اینجاست که شاخصهای کلیدی عملکرد که در مرحله اول مورد بحث قرار گرفتند، دوباره به کارتان میآیند.
دنبال کردن برخی از این موارد آسانتر از بقیه است.
اگر هدف شما افزایش فروش یا نرخ تبدیل بوده است، باید دادههایی داشته باشید که از عملکرد پشتیبانی میکند. اگر قصد دارید بازدید وب سایت خود را افزایش دهید، باید برای بررسی آن از تجزیه و تحلیل آماری استفاده کنید.
مواردی مانند دیده شدن برند میتواند کمی پیچیدهتر باشد.
صرف نظر از اینکه برای تعیین موفقیتتان از چه چیزی استفاده میکنید، باید دادههایی را که برای دنبال کردن عملکردتان نیاز دارید، در Google Analytics پیدا کنید.
استراتژی تولید محتوای داده محور، یک استراتژی برنده است
بهترین دوست یک بازاریاب، داده است. داده دقیقاً به شما میگوید که چه چیزی کار میکند، چه چیزی کار نمیکند و چرا اینطور است.
در نتیجه، استراتژی محتوای داد محور، برای موفقیت در محیط سئو و تجارت فوق رقابتی امروز حیاتی است.
برای جمعآوری دادهها، از ابزارهای موجود استفاده کنید. این ابزارها به همین خاطر است که ایجاد شدهاند.
یاد بگیرید آنچه که اعداد به شما میگویند را بشناسید و از آنها برای تولید محتوایی استفاده کنید که نه تنها بازدیدکنندگان را جذب میکند، بلکه آنها را وادار میکند آن را به اشتراگ بگذارند. اینگونه است که به اهداف خود میرسید.
منبع: searchenginejournal نویسنده: کریستی هاینس
Leave feedback about this