2 مهر 1402
تهران، خیابان آزادی، تقاطع قریب
استارت آپ

5 درس اقتصادی برای راه اندازی یک استارت آپ

5 درس اقتصادی برای راه اندازی یک استارت آپ

آمار مالی رایجی درباره استارت آپ‌ها وجود دارد که می‌گوید حدود 40 درصدشان به دلیل کمبود نقدینگی یا تأمین نشدن بودجه کافی شکست می‌خورند. وقتی این عدد را در کنار دیگر آمارهای مشابه قرار می‌دهید، چشم انداز تیره‌ای پیش روی شما قرار می‌گیرد. مثلاً حدود 90 درصد از همه استارت آپ‌ها شکست می‌خورند. که 70 درصد از این آمار مربوط به استارت آپ‌هایی می‌شود که کمتر از 5 سال دوام آورده‌اند.

با این حال، تجربه به من نشان داده است که کارآفرینان در روزهای اولیه راه اندازی استارت آپ، اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند که قابل اجتناب هستند. همانطور که به همه چیز در زندگی‌ام این‌گونه نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم بهتر است عقب‌نشینی کنم و به موضوع کسب و کار نیز به طور کلی نگاه کنم. تا بتوان بهترین تصمیمات اقتصادی را اخذ کرد.

در این‌جا پنج درس اقتصادی مهم وجود دارد که در طول زندگی حرفه‌ای‌ام آموخته‌ام:

هنگام تأسیس شرکت، منابع مالی خود را خرج شرکت‌های حقوقی گران قیمت نکنید

بهترین توصیه من به بنیانگذاران استارت آپ این است که تا جایی که ممکن است، فرآیند تشکیل و تأسیس شرکت را خودتان مدیریت کنید. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که در اوایل کارم مرتکب شدم این بود که فکر می‌کردم برای انجام کارهایی مانند ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت، گرفتن شماره مالیات و پرداخت مالیات شرکتی پیش از درآمد، باید نماینده‌ای از یک شرکت حقوقی گران قیمت استخدام کنم.  هزینه این کار بیش از 150 دلار در ساعت بود. و صادقانه بگویم، پولم را هدر دادم.

پیشنهاد می‌کنم که کارآفرینان اولیه در عوض از شرکت‌های فناوری که در این نوع خدمات تخصص دارند (مانند Gust ،   LegalZoom ،  Noloو RocketLawyer) استفاده کنند. به عنوان مثال، برای رسیدگی به نیازهای قانونی Food Rocket در اوایل تأسیس، از Gust استفاده کردیم. به جای پرداخت 10 تا 20.000 دلار به یک شرکت حقوقی سنتی، می‌توانیم با هزینه سالانه 1000 دلار هر آن‌چه را که نیاز داریم دریافت کنیم.

اجازه دهید CTO تصمیم بگیرد که به کدام API نیاز دارید

در مراحل اولیه، ثبت نام تعداد زیادی از API های شخص ثالث، کاری وسوسه برانگیز است. زیرا به نظر می‌رسد که این کار، باعث افزایش سرعت شما در رسیدن به بازار شود. متأسفانه، آن‌چه در نهایت اتفاق می‌افتد این است که قراردادها را خیلی زود تر از آن‌چه که باید در چرخه عمر شرکت اتفاق بیفتد، امضا می‌کنید. و این باعث می‌شود مبالغ هنگفتی را برای خدماتی که فعلاً مورد استفاده‌تان نیست، خرج کنید.

برنامه بهتر این است که به مدیر ارشد فناوری ( CTO ) خود اجازه دهید نقش رهبری را برعهده بگیرد و راه را در این زمینه هموار کند. برای انجام تمرینِ «ساختن به جای خریدن» با تیم مؤسس خود وقت بگذارید. و اجازه دهید این تمرین بر تصمیم شما، در مورد این‌که کدام API ارزش پرداخت پول را دارد، تأثیر بگذارد. در تجمعتان یک نقطه مشترک پیدا کنید و مطمئن شوید که همه هم‌نظر هستند.

بدانید که چه زمانی باید یک تحلیلگر افتصادی استخدام کنید

خرد متعارف در  VC همیشه این بوده است که تا دوره‌های بعدی مرحله رشد، نیازی به یک کارمند مالی داخلی ندارید. با این حال، این اشتباه است که فرض کنیم این قانون همواره برای همه شرکت‌ها، از جمله شرکت شما مناسب است.

من در زمینه امور مالی سابقه دارم. با این وجود این چیزی نیست که شخصاً تجربه کرده باشم. اما چیزی است که اغلب در استارت آپ‌های دیگر می‌بینم. مگر این‌که فردی در تیم مؤسس، تجربه گسترده‌ای در زمینه امور مالی داشته باشد. و آمادگی این را در خود ببیند که مدیر ارشد مالی شرکت شود. استارت آپ‌ها باید حداکثر تا اولین دور مرحله کشت ایده ( Seed Round ) خود به دنبال یک تحلیلگر اقتصادی باشند.

در طولانی مدت به صفحات گسترده ( SpreadSheets ) تکیه نکنید

تجربه اقتصادی من باعث نشد که اشتباه نکنم. من برای مدت طولانی به اکسل اتکا کردم و کل سیستم پیگیری مالی خود را در این برنامه ساختم. این در ابتدا خوب بود، اما باعث شد که دائماً از مهاجرت به نرم افزار حسابداری واقعی طفره بروم. وقتی بالاخره سوئیچ کردم، این کار تبدیل به یک کابوس ملال انگیز شد. زیرا به نحوه انتقال داده‌های فرمت شده فکر نکرده بودم.

وقتی می‌گویم تحقیق برای پیدا کردن یک نرم افزار  پولی برای حسابداری و پیش‌بینی، ارزش سرمایه گذاری اولیه با پول و زمان را دارد، به من اعتماد کنید. به دنبال شرکتی باشید که خدماتی چون مدیریت هزینه، حسابداری / دفترداری و پیش‌بینی جریان نقدی را انجام می‌دهد. استقرار این سیستم در روزهای اولیه به این معنی است که در آینده، در طول یک دوره رشد با شیب تند، درگیر اجرای آن نخواهید بود.

بدون کشش اولیه، سعی نکنید به دنبال جمع آوری کمک مالی بروید

اگر پیش از مرحله تولید نخستین محصول پذیرفتنی یا Pre-MVP هستید، اکیداً به شما توصیه می‌کنم که وقت خود را در تلاش برای جمع آوری سرمایه تلف نکنید. من یک بار این اشتباه را کردم. قبل از این که شرکت من خط کد را برای MVP به اتمام برساند، ما عجله داشتیم تا یک مرحله کشت ایده اولیه را ببندیم. این یک اتلاف وقت بود. همچنین استرس‌زا و تضعیف کننده هم بود.

سرمایه گذاران می‌خواهند چیزی ملموس و قابل اجرا ببینند. پرزنت کردن خود با یک ایده متوسط، و بدون MVP و رزومه کاری و اقتصادی شرکت، باعث می‌شود که سرمایه گذاران احساس کنند که شما چقدر تازه کار هستید. و به احتمال قطع به یقین، طرح شما رد خواهد شد.

مگر این‌که قبلاً یک بنیانگذار یا مدیر مالی موفق بوده باشید یا یک رزومه استثنایی در چنته‌تان باشد. (مثلاً برای گوگل کار کرده‌اید، از MIT فارغ‌التحصیل شده‌اید، و غیره). روی توسعه محصول خود و رساندن آن به آزمایش‌کنندگان بتا تمرکز کنید. این کار به شما فیدبک می‌دهد و زمان لازم را برای رسیدن به مرحله‌ای که کاربران برای محصولتان پول بپردازند، افزایش می‌دهد.

همچنین، در مورد جمع آوری کمک مالی چندان نگران نباشید. مگر این‌که نیاز خاص و ضروری به پول نقد داشته باشید! در غیر این صورت، بهتر است تا زمانی که زمان افزایش سرمایه فرا برسد، به ساخت و رشدتان ادامه دهید. سعی کنید زمانی به سرمایه گذاران مراجعه کنید که چیز قابل توجهی برای ارائه به آن‌ها داشته باشید.

سخن پایانی: کلید شماره یک موفقیت اقتصادی را به خاطر بسپارید

مهمترین چیز برای سلامت مالی یک استارت آپ، مدیریت نقدینگی آن است. پول نقد، شریان حیاتی یک شرکت است. بنابراین ضروری است که اتصال همه سیستم‌های جداگانه را در اولویت قرار دهیم. به این ترتیب می‌توانید اطمینان حاصل کنید که تمام داده‌های مالی به درستی وارد دفاتر مالی شما می‌شوند.

بنیانگذارانی که این درس‌ها را می‌پذیرند، احتمالاً زودتر مسیر درست را آغاز می‌کنند. و از دردسرها و مشکلات احتمالی در این مسیر دوری می‌کنند.

منبع: HackerNoon             نویسنده : کریس تیشنر (مدیر مالی FoodRocket )

Leave feedback about this

  • کیفیت
  • قیمت
  • خدمات

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video
X