چکیده: در این مقاله، ما به بررسی این واقعیت میپردازیم که بسیاری از عرضه کنندگان هنر، به ویژه در بخش دریافتهای مالی، راهی برای تعامل از راه دور با دیگران ندارند؛ مگر اینکه به یک شخص ثالث قابل اعتماد برای تبادل کوین، تکیه کنند.
«نباید سقوط کنی.وقتی که تعادلت رو از دست دادی، قبل از اینکه به زمین بیفتی، برای مدت طولانی مقاومت کن. بعدش بپر. تو نباید خودت رو مجبور کنی که در جای ثابتی بمونی. تو باید به سمت جلو حرکت کنی.»
– فیلیپ پتی ، روی بندِ بلند
تأثیر ایجاد یک سیستم غیر متمرکز
ما به تأثیر ایجاد یک سیستم غیر متمرکز، به ویژه در هنر میپردازیم. تمام آثار هنری منحصر به فرد در این فرآیند، به روشهای غیر متمرکز ذخیره میشوند.
حتی اگر سانسور یا حذف شوند، هر کسی میتواند در هر زمانی آنها را فوراً بازیابی کند.
علاوه بر این، چندین الگوریتم جدید را توسعه دادهایم. آنها به استایل و سبک الگوریتمی به نام «الگوریتم دوخت» (Stitching Algorithm) تعلق دارند؛ سیستمی که حکمرانی عملیاتی را با رأیگیری انتخاب میکند.
این الگوریتم برای حذف خودکار محتوای مضر یا تکراری و تشخیص تعداد بازدیدهای واقعی مفید است. ما یک شاخص تنوع را بر اساس تئوریهای بیطرفانه بومشناسی جامعه، با فهرستبندی تأمین کنندگان مالی محاسبه کردیم.
در نهایت، ما یک کارآفرینی بدون تبلیغات در حوزه سرگرمی را با انتخاب تأمینکنندگان مالی و جمع آوری سرمایه در یک زمان، ارائه میدهیم.
معرفی

مارتین، یک گیتاریست است که آهنگ جدید خود را با صدای کیبوردی که وینس در اتاق کناری نواخته، ضبط کرده است. مارتین با او فاصله کمی نداشت، اما صدای کیبوردی که او مینواخت آن قدر بلند بود که بتواند بدون اجازهاش آن را ضبط کند.
پس از آن، مارتین آهنگ را نوشت و آن را به یک مجله موسیقی ارسال کرد.
او مقداری پول نقد به صورت جایزه از طریق یوتیوب به دست آورد. بعداً، او تصمیم گرفت مقداری بیت کوین برای وینس بفرستد زیرا آدرس کیف پول رمزارز وینس را روی درب اتاقش دیده بود.
جند سوال به ذهن مارتین خطور کرد. چگونه میتوانیم به توافق قابل قبولی برای مشارکت در سرمایه به دست آمده از چنین کالاهایی برسیم که همه دست اندر کاران نیز در آن سهیم باشند؟
نردبان شراکت مساوی بین محتواهای برابر
نمودار زیر مبادله فرد به فرد پول را توضیح میدهد. توجه داشته باشید که این داستان قبل از دریافت جایزه توسط مارتین اتفاق میافتد.

مارتین و وینس به ترتیب در نقاط alpha و beta ایستادهاند. مارتین 10 دلار بیت کوین را به عنوان هزینه صدای کیبورد وینس به آدرس او فرستاد.
او آن را در برنامه ارسال ویدئو آپلود کرده است. علاوه بر این، او عبارت «متشکرم، وینس» و آدرس کیف پول بیت کوین خودش مارتین را در صفحه ارسال مینویسد.
روز بعد مارتین متوجه ایمیلهای زیادی با فایلهای پیوست در آنها میشود. برخی از ایمیلها به او میگویند به جای آن کیبورد خسته کننده، به صدای اصلی که نواخته اند گوش بدهد. او نمیتواند تا این حد در مورد تن صدای کیبورد قضاوت کند. ایمیلهای دیگر در محتوای درون متنی خود، با فایل منبع صدای کیبورد شباهت زیادی دارند. کل مبلغ اهدا شده توسط فرستندگان نامه دقیقاً برابر 10 دلار است. بنابراین، کیف پول بیت کوین مارتین 10 دلار اضافی دارد. او تمام این مبلغ را برای وینس میفرستد و از او به خاطر استفاده از صدای کیبوردش عذرخواهی میکند.
پس از اینکه وینس درباره وضعیت مارتین میشنود، یک صدا از میان ده منبع صوتی انتخاب میکند. مردی به نام آلن آن را فرستاده است. وینس صدای کیبورد آلن را جایگزین صدای کیبوردخودش کرده و آهنگ جدید را مجدداً آپلود میکند. وقتی که آپلود فایل به پایان رسید، وینس میگوید که از دریافت تمام 10 دلار مارتین، احساس خوبی ندارد.
به نیابت از مارتین، آلن 3 دلار مارتین را برای استفاده از صدای گیتارش به عنوان منبع را میپذیرد. وینس کیف پول بیت کوین alpha را مستقیماً به آلن میفرستد. این شامل 10 دلار اولیه مارتین میشود.
در ادامه
وینس با این وضعیت روی صحنه رفته است.
مارتین صدای کیبورد وینس را فراموش میکند. سپس نشانگر خود را به سمت منبع صدای آلن میبرد.
آلن کمی شگفت زده میشود و میخواهد کمی صدای بیس به آهنگ منتشر شده خود اضافه کند. او یک قطعه موسیقی کیبورد بیس انتخاب میکند که توسط شخصی به نام «فلچ» پخش شده است.
مانند قبل، او سعی میکند 10 دلاری که به تازگی دریافت کرده است را برای فلچ بفرستد. با این حال، متأسفانه فلچ آدرس کیف پول خود را در برنامه قرار نداده است. در عوض، پس از انتقال کل مبلغ به کیف پول مارتین (کیف پول beta)، آبن به مارتین گفت که با فلچ چک کند.
مارتین همچنین احساس تأسف میکند و کیف پول beta حاوی 7 دلار را از اپیلیکیشن خود دیسکانکت میکند. سپس آلن صدای کیبورد بیس که انتخاب کرده بود را آپلود میکند و آدرس کیف پول را به انضمام این جملات مینویسد: ممنون بابت بیس فوقالعاده، فلچ.
الگوریتمهای دوخت (Sitching) با Tanistry و crowning
نمودار زیر نشان میدهد که اگر روشهای توضیح داده شده در قسمت قبل ادامه یابند چه اتفاقی میافتد.

خطوط نقطهچین که نمودار را جدا میکنند «مدور» نامیده میشوند. این تعداد تکرارهای جفتهای alpha و beta را نشان میدهد. تنظیم این تعداد مدور برای انتظار اندازه محتوای نهایی ضروری است.
در این قسمت تلاش میشود تا به این سوال: که در قسمت قبلی، چرا وینس صدای کیبورد آلن را از میان منابع صوتی مختلف انتخاب کرده بود پاسخ داده شود. آنها این انتخاب را در سه مرحله انجام میدهند.
- Canditate(نامزدی): هر شخص در هر زمان محتوایی با مفهوم مشابه برای هماهنگ کننده ارسال میکند. ما دو محدودیت تعیین کردهایم: تعداد افراد و میزان مبلغ. در محدودیت اول، اگر تعداد افراد از مجموع افراد جمعآوری شده توسط نامزد قبلی بیشتر باشد، برنامه بسته میشود.
با این حال، در این محدودیت تعداد شرکتکنندگان تعیین نشده است، زیرا اولین دوره نامزدی هنوز یک «نامزدی قبلی» به حساب نمیآید. در محدودیت دوم، تعداد واحد پولی (coin)، به اندازه کافی برای کوتاهکردن یک ضربالاجل قدرتمند نیست. یک انجمن شامل تعداد صحیحی از افراد در قیمت مناسب با هدف یکسان است. متقاضیانی که مهلت مقرر را رعایت کنند، «Roydamna» نامیده میشوند.
- Tanistry(غربالگری): برای محدودکردن جمعیت انجمن بر اساس معیارهای مختلف، از چندین معیار برای غربالگری درونی افرادی که شرایط لازم را برآورده نمیکنند استفاده میکنیم. شهروندان انجمن محتوای مناسبتری را از طریق مزایده قیمت خصوصی انتخاب میکنند.
- crowning(تاجگذاری): در داستان نمونه، وینس به دلبخواه خود منبع صدای کیبورد آلن را از میان انبوه منابع دیگر انتخاب کرد و ابتکار عمل را به دست او داد. در این مفهوم، زمانی که یک هماهنگکننده جاهطلبی خود را به دیگران واگذار میکند، به این عمل تاجگذاری میگویند. زمانی که مرحله غربالگری به پایان رسید، این گروه دو شاخص جدید به دست میآورد.
(الف) شاخص یکپارچگی
ما در این شاخص، نحوه ارزیابی دیگران را توضیح میدهیم. «متد دست قرمز» نوعی عمل تشریفاتی برای تبدیل جمعیتی انبوه و از یک انجمن، به جمعیتی معتبر و واجد شرایط Roydamna است.
کوچک بودن تفاوت میان ارزیابی خود و دیگران نشان میدهد که تشخیصدادن خود تا چه حد دقیق است.
تعداد کوینهایی که در مرحله نامزدی میپردازید نه تنها یک هزینه ورودی است، بلکه یک خود-ارزیابی بر محتوای خودتان است.

همه شرکتکنندگان، در واقعیت یک حلقه توکن اهراز هویت را تشکیل میدهند. در حال حاضر، ما آن را در یک خط صاف توصیف میکنیم.

درجه بندی محتوا
نشانه سمت چپ محتوای شما را درجه بندی میکند.
میتوانید قیمت خود را بررسی کنید و مبلغ شرطتان بر روی خود را از ابتدا بهعنوان مبلغ ورودی افزایش یا کاهش دهید. همچنین میتوانید آن مبلغ را دست نخورده باقی بگذارید. با این حال، شما نمیتوانید همان مقداری را انتخاب کنید در سمت چپ تعیین شده است.
تمام توکنها در هم مخلوط میشوند. توکنی که در سمت مخالف راست قرار گرفته، بر اساس نمره اولیه سمت چپ درجهبندی میشود. شما نمیتوانید همان مقدار درجهبندی را که در (1) مشخص شده است، تعیین کنید. آنها نرخ نهایی را برای هر دو محتوا بر اساس یکی از دو گرید تعیین میکنند. برای انتخاب هر کدام از دو توکنی که استفاده شده اند، به شکل زیر نگاه کنید. رتبه بندی شکلها بدون هیچ اولویتی از چپ به راست است.
Upright Token / Outright Token

ارزشخود-رتبهبندی محتوای مورد نظردر محدوده تفاوت بین دو مقدار درجهبندی شدهی چپ و راست است که به آن «UprightToken (UT)» میگویند، قرار میگیرد. و ما باید درجه رتبه بندی را به میزان ارزشخود-رتبهبندی تحت عنوان «رده بندی تصمیم نهایی (FDR)» نزدیکتر کنیم.
ما زمانی Outright Token را نامگذاری کردیم که رتبهبندی چپ و راست بالاتر یا پایینتر از ارزشِ خود-رتبهبندی باشد. ما خود-رتبه بندی را با محتوای سمت چپ و توکن مناسب آن بهعنوان FDR مقایسه میکنیم. اگر هر دو رتبه بندی پایین تر باشند، یک خود-رتبهبندی بالاتر اتخاذ میشود.
وقتی شکاف بین خود و دیگران بیش از میزان خود-رتبهبندی باشد، میزان رتبهبندی شده دیگران از مقدار خود-رتبهبندی بیشتر است و بینندگان خارجی میتوانند از کوچکترین واحد پولی برای خرید مقدار مجاز سرریزشده استفاده کنند.
زمانی که این فروشها از مقدار خود-رتبهبندی بیشتر شود، مالک محتوا توکن را برای ارسالکننده محتوای اصلی، با FDR مبادله میکند. مالک صدمهای نمیبیند، اما حق بازپرداخت از مالک به ارزیاب FDR منتقل میشود. وقتی تعداد رتبهبندیهای دیگران بسیار کمتر از خود-رتبهبندی باشد، آنها در معرض خطر از دست دادن مالکیت محتوا هستند. این مکانیزمی برای حذف محتوای خرابکارانه است.

(ب) شاخص گوناگونی
برای قیمتگذاری بر روی یکدیگر، آنها همان مقدار کوین را در همان محیط در نظر میگیرند. تمایز بین گونهها ابتدا بر اساس خود-رتبهبندی است و گونهها بعدتر بر اساس رتبهبندی دیگران وارد زمین بازی میشوند.

هر مکان را به یک اکتاو تقسیم می کنیم. هرچه اکتاو بزرگتر باشد، ظرفیت پرسنلی که آن مکان میتواند در خود نگه دارد کمتر است.
نامزدهایی با یک اکتاو یا با تفاوتهایی جزئی بیشتر بین ارزیابی خود و دیگران، بومی آن مکان هستند. نامزدهایی با بیش از دو اکتاو، یک گونه نفوذی تشخیص داده میشوند که با میزانِ کوین ارزیابی شده توسط دیگران، وارد زمین بازی شده اند.

(ج) شاخص غنا (Richness)
تعداد ارگانیسمهای مختلف که در یک منطقه خاص وجود دارند را اندازهگیری میکند. این شاخص تعداد افراد هر گونه را نشان نمیدهد. به گونههایی با جمعیت غیر متراکم، وزنی برابر با گونههای پرجمعیت داده میشود.

(د) شاخص یکنواختی
شباهت اندازه جمعیت هر یک از گونههای موجود را مقایسه میکند. این دو عامل باعث ایجاد شاخص گوناگونی سیمسپون میشوند که میتوانند در آزمایش احتمالی ایستادگی کنند. نموداری از منحنی فراوانی نسبی (RABC) برای هر انجمن تولید میشود. فرمول سیمپسون نیز ضریب همبستگی را از نمودار تعیین میکند.

کیکرکوین چگونه محدودیتها را کنترل میکند؟
این فلوچارت چرخه اکوسیستم انجمن را در زمانی که مرحله Canditate قبل از شروع مرحله Tanistry بسته میشود، نشان میدهد.

دو زیر روتین در شکل میتوانند بین یکدیگر رفت و آمد کنند. وقتی کوین کافی وجود ندارد(حد ضعیف)، هر زیرروتین را در سمت چپ نشان میدهیم و وقتی تعداد افراد کافی وجود ندارد (حد سخت) آنها را در سمت راست نشان میدهیم.

کوین 10 دلاری که مارتین برای اولین بار به سمت وینس پرتاب کرد را برحسب نقشش در بازی، «کیکرکوین» مینامیم. کیکرکوین با افزایش یا کاهش مقدار خود با توجه به کل مبلغ کوین پرداخت شده توسط نامزدهای قبلی، حداقل میزان کوین را برای عادلانه نگه داشتن بازی تعیین میکند. همچنین آنها محدودیت حداکثر تعداد شرکتکنندگان را از ای مقدار قبلی کیکرکوین محاسبه میکنند.
کیکرکوین به طور غیر مستقیم، تعداد UTهایی را که حریف به دست میآورد کنترل میکند. هماهنگکننده میتواند شخصی را به عنوان تاج انتخاب کند و در ازای کیکرکوینی که او دارد، میتوانید مقدار کوینای که تاج در زمان نامزدی خود پرداخت کرده است را به جیب بزنید؛ اما در لحظه دریافت آن، همانند وینس باید از صحنه خارج و ناپدید شوید.ما همیشه کوین را از کیفپول طرف مقابل میپردازیم. کیکرکوین عمدتاً توسط همه مشارکتکنندگان تولید میشود.
طرز عمل کوین
کوینها مانند آب و هوا در یک اکوسیستم عمل میکنند. همه گونهها برای تولید یک ترکیب ارگانیک به نام UprightToken کوین میآوردند. کیکرکوین مانند یک سنگ پومیس (سنگ پا) است که میزان حجم آب را تنظیم میکند.

اگر کمتر از حد انتظار است، در سمت چپ زیر روتین، کیکرکوین را تا آن مقدار کاهش دهید.

هنگامی که کل مقدار کوینهای تنظیم شده بیشتر شود، در سمت راست زیر روتین، آن مقدار، کیکرکوین را افزایش میدهد.

این نحوه عملکرد این تابع بهعنوان سوپاپ تنظیم است.
چشم اندازِ برج بلوکها
سیستم تبادل کوین بین افراد در این بازی، از خدمات نقدی غیر متمرکز مانند بیتکوین استفاده میکند. هنگامی که محتوا انتخاب شد، فردِ crowned، به یک سازنده بلوک تبدیل میشود.
ما بلوکها را مانند لگوها در دنیای واقعی در نظر میگیریم و آنها را روی هر کیف پول alpha و beta میسازیم. این ساختار فهرستی از بلوکهای متعدد را تشکیل میدهد که بین دو دیوار بهصورت زیگزاگ به بالا پرش میکنند وهر کدام هشهای جایگزین را میگیرند. برای محاسبه کوین کوین UT، از شاخص یکپارچگی استفاده میشود.
روش محاسبه به این صورت است:
UprightToken (UT) = تعداد افراد در (بلوک خودی + بلوک بعدی) * شاخص یکپارچگی
شاخص گوناگونی مستقیماً به ساخت UT کمک نمیکند، بلکه تنها سلسله مراتب وضعیت نسبی را در بین تمام تاجهای انتخابی تضمین میکند. آنها تعداد کوینهایی را که در یک سمت خرج کردهاند در بالا کیف پول پشتی UT در سمت دیگر قرار میدهند. خود کوین حاوی هیچگونه اطلاعات پرداخت نیست.

«برج بلوکها»
رابطه بین دو بلوک توکن قابل مشاهده و کوینها، «برج بلوکها» نامیده میشود. دو برج را طوری روی هم قرار دادهاند که انگار در حال رقابت هستند. به نظر میرسد که یک دیوار نامرئی بین این دو باشد. ممکن است دیوار را با UT بلندتر در هر دو طرف تراز کرده باشند. شما به طور شهودی حس میکنید که توکن پایینتر نمیتواند به توکن بالاتر در طرف دیگر اشاره کند.
به انتظار اینکه چند کوین به کیف پول شما ریخته خواهد شد صبر نکنید. این بازی در مورد این است که کیف پول طرف مقابل چقدر پر خواهد شد. ما مکان کیفپولهای alpha و beta را تغییر میدهیم تا راحتتر بفهمیم کدام طرف برتر و کدام طرف ضعیفتر است. حالا هر دو طرف کپسول شدهاند.

مطمئناً یک ساختمان بلندتر به سادگی برنده میشود. برای اینکه بیشتر متوجه این موضوع شوید، تشبیه زیر در رابطه با تراکنش مالی را برای بررسی مبادله توکنها مثال میزنیم.

ما برای پرداخت به یک بانک رقیب، نام ورودی شخصی دیگر را در کنار اسم شما قرار میدهیم و شما کوینها را به حسابی در بانک رقیب واریز میکنید. اجازه بدهید که در اینجا هماهنگکننده را فراموش کنیم، چرا که نقش او تنها ذخیره ایمن کیکرکوین و تعلیق موقت تبادل توکم است و در مسئله این بانک تشبیهی کارایی چندانی نخواهد داشت.
کیکر کوین
هنگامی که درب خزانه آنها بسته شد و ذخیره سازی به طور ایمن انجام گرفت، از یک بانک رقیب شخصی به کیکرکوین وارد میشود.
وقتی درب گاوصندوق بسته است میتوانیم کلید امنیتی را از آن جدا کنیم.
مبلغ کوین و چک نوشته شده به عنوان هزینه مشارکت با چیزی که باید باشد مطابقت دارد، اما چکها همیشه کل مبلغ را نشان نمیدهند. قبل از crowningها، چکها در هم تنیده میشوند. ما متوجه نمیشویم که چه کسی چقدر پرداخت کرده است. ما فقط کل مبلغ را میدانیم. این نشانهها همان چیزی هستند که به نظر میرسند: یک چک سفید که میتواند ارزش آن شخص را با قضاوت شخص دیگری دستکاری کند.
ما می توانیم از این کلید برای رمزگذاری و رمزگشایی استفاده کنیم.
جابجایی کیکر کوین
هنگامی که همان مقدار کیکرکوین به صندوق بانک A واریز میشود، یک زنگ به صدا در میآید و به کارکنان بانک A اطلاع داده میشود. هنگام تحویل کلید به شخصی که به عنوان تاج انتخاب شده است، چکی که او نوشته و مبلغ کوینای که مشارکت داشته، یک دیتای عمومی است. کیکرکوین با کوینای که او پرداخت کرده مبادله میشود و کوین خارج شده، پاداشی برای هماهنگکننده است.
دسته چکهایی که در بانک B هستند را با یک بسته پاکت از بانک A معاوضه کنید. نمودار قسمت 3، علامت پس از علامت سازنده بلوک را با بلوک قبلی توصیف میکند. این عملیات امکان انباشتن پاکتهای حاوی چکهای UT را با تطبیق امضاها فراهم میکند. در اینجا مبادله توکنها در هنگام crowning به جای امضای دیجیتال، همان شکل آن احراز هویت را انجام میدهد. اکنون موقعیت A و B را تغییر میدهیم و همان روتینها میتوانند تکرار شوند. پرسپکتیو بالا یک نسخه کامل از مبادله را ارائه میکند.

سعی کنید موقعیت هر یک از افراد و کیفپولها را به هم بریید. در شکلی که در بالا میبینیم، دو کیف پول را تعویض کنید و در جایی که A و B ایستادهاند مبادله کنید. شکل زیر حاصل این کار است.

خونین (Blooded) کیست؟
تاج چالشطلبی که به تازگی ایجاد شده، میتواند صندلی تاج قدیمی را تصاحب کند. همانند دزدیدن یک تاج، به این عمل «خونین» (Blooded) اطلاق میشود.
فقط شاخص گوناگونی بالاتر نسبت به بلوک مورد نظرِ خود انجمن است که امکان دزدیدن تاج قدیمی را فراهم میکند. هیچ یک از شاخصهای دیگر در این شرایط ضروری نیستند. اگر تاج را بدزدید، میتوانید UT مربوط به تاج تبعید شده را با آخرین UT که در هنگام Blooded به دست آوردهاید ترکیب کرده و همه آن را متعلق به خود کنید.
این تنها راه کاهش UT حریف در کل بازی است. سازنده بلوک مسن تر که تاج (Crwon) خود را از دست میدهد، اکنون همان روتین هماهنگکننده را دنبال میکند. یعنی باید صحنه را ترک کنند. در صورت شکست، تاج مورد حمله مجددا به یک تاج جدید تبدیل میشود. این تاج باید هماهنگکننده بعدی را به عنوان حریف خود انتخاب کنید. شما نمیتوانید تاج کناری خود را بدزدید و تاج رقیب میبایست قبل از شما ایجاد شده باشد.

مفهوم مرکزی: جداسازی مغناطیسی
ما نیاز به بیرون انداختن یک «کرکر» از ساخت آثار هنری خود داریم. در اینجا، کرکر به معنای شخصی است که برای پول یا صرفاً برای لذت، «آزادی بیان» را تهدید میکند. قبل از اینکه به آنها فکر کنید، بهترین شرکتکنندگان ممکن را تصور کنید که انعطافپذیرتر فکر میکنند.
بهترین شرکتکنندگان، افراد بسیار با استعداد هستند. ارزش کلی را افزایش میدهند، با دیگران همکاری میکنند و کوین کمی برای به حداکثر رساندن سرمایه کلی دریافت میکنند. این آزمایش خیالی، شکل سه کرکر خیالی را به تصویر درمیآورد.
سه مشکل کرکرها
شخص مشهورِ یک دلاری: یک چهره برجسته که تعداد کمی کوین پیشنهاد میکند.
گات تلنت: آماتورهای کم مهارت با سرمایه قابل توجه.
هنر بیزانسی: 51 درصد حملاتی که توسط اجراکنندگان انجام میگیرد.
- مقابله با این مشکل آسان است، چرا که شهرت افراد دیگر بدون استثناء بر اساس تواناییها و قابلیتهایشان افزایش پیدا میکند. اگر بیش از اکثریت یا بیش از 2 دلار توسط شخص دیگری خریداری شود، توکن (حق بازپرداخت) به سرعت برداشته میشود. اگر بیش از یکی باشد، این افزایش بینهایت نخواهد بود. از این شبیه سازیمیتوانید متوجه شوید که این موضوع واقعیت ندارد. به دلیل شاخص گوناگونی پایینتر، «دزد دریایی یک دلاری» تاج او را در کمترین زمان ممکن خواهد دزدید.
- انداختن یک کوین بزرگ اشکالی ندارد. با این حال، اگر ارزیابی افراد دیگر به طول قابل توجهی از هم فاصله بگیرند، به طور مثال اگر محتوا بسیار ارزان در نظر گرفته شود، ممکن است مالکیت محتوا خودبهخود از بین میرود. ممکن است محتوا به دلیل بیاستفاده بودن حذف شود. اگر بیش از یک نامزد وجود داشته باشد، سقف حداکثر مقدار کوین، که در طول فرآیند نامزدی یک سقف ضعیف بوده است، ممکن است به سرعت تکمیل شود و تعداد نامزدها دیگر افزایش پیدا نکند. حتی در صورت انتخاب، هماهنگکننده حداکثر مقدار کوین را میگیرد. سادهترین راه برای مقابله با این مشکلات این است که صادقانه عمل کنید، کوینهای خود-رتبهبندی را بپردازید، و از قبل خود پیروی کنید تا ارزش محتوای یک فرد را به درستی اندازهگیری کنید.
جداسازی مغناطیسی
- مشکل را پیدا کنید: 51 درصد از حملات به بازی پیش رویتان قرار دارد و شما یک سرنخ بهعنوان راه حل دریافت خواهید کرد. آیا کسی کوینها را میگیرد و فرار میکند؟ خطر این است که یک گروه خاص میتواند هر چقدر که دوست دارد کوین بگیرد. ما برای اجتناب از این خطر، به طور مفصل در قسمت 9 توضیح میدهیم.
در اینجا با مفهوم مرکزی کل بازی روبرو میشویم که «جداسازی مغناطیسی» نام دارد. این مفهوم رابطه بین کوین و محتوا را نشان میدهد. زمانی که محتواها دست یکدیگر را نگه داشته اند، کوین میتواند آزادانه جرکت کند. و وقتی محتواها از هم جدا میشوند، کوین در یک کوین بزرگ و از بین نرفتنی ضرب میشود. ما تمام انگیزهسازیهای لازم برای این مفهوم را انجام میدهیم.

برای بازپرداختها، انگیزه سازی کنید
همیشه راهی برای ادامه بازی وجود دارد، مگر اینکه یکی از طرفین، شکست را بپذیرد. با درک نحوه محاسبه UT، میتوانید ببینید که تعداد UT هنوز به رقم ثابتی نرسیده است، زیرا در آن لحظه هیچ توکنی مبدله نشده است. تنها پس از اینکه کیکرکوین به کیف پول دیگران منتقل شود، آخرین بلوک میتواند به UT تبدیل شود. جای هیچ تعجبی نیست که هیچ حالت پایداری نمیتواند وجود داشته باشد.
به طور دقیقتر، کل مقدار کوین پرداخت شده توسط هر دو طرف و UT انباشته شده، هیچ کدام نمیتوانند در هیچ حالت ثابتی باقی بمانند. کوین به همان سیاق سابق به رشد خود ادامه میدهد و به جز ارزش منفی کوینی که در هنگام خارج شدن شخصی از بازی بازپرداخت میشود، از کیکرکوین رد و بدل شده در طول فرآیند تاج گذاری استفاده میکند. تعیین یک شاخص متقابل برای برد یا باخت باید به طراحی انگیزههایی منجر شود تا طرف برنده تصمیم بگیرد که به نقطه پایان برسد. قبل از ایجاد انگیزه، مراحل اصلی پایان کار را مرور کنید.
مراحل اصلی پایان کار
- حالت قحطی: زمانی که نامزد، کوین و شرکتکننده کافی دریافت نکند و مقدار کیکرکوین با مقدار کیکرکوین پس از پیشنهاد مناقصه برابر نباشد.
- حالت شکست خونین: زمانی که حداکثر تعداد افراد محاسبه شده از کیکرکوین از اختلاف UT بیشتر شود، قبل از خروج کیکرکوین نمیتوان از آن سبقت گرفت. این حالت در درجه اول درست بعد از شکست خونین (Blooded Failed) اتفاق میافتد.
- اجماع: هنگامی که هر دو طرف پس از به دست آوردن راندهای کافی، بر سر برد یا باخت توافق کنند.
دو نوع پیروزی وجود دارد: پیروزی کامل و پیروزی جزئی.
پیروزیهای کامل:
این پیروزی، «پیروزی تاجگذاری» نام دارد. آنها زمانی به این امر دست پیدا میکنند که برج UT بلندتر باشد و همچنین ارتفاع ساختمان کوینی که ما پرداخت کردهایم نیز بالاتر از سمت دیگر باشد. تاجی با بالاترین شاخص گوناگونی (یعنی تاجهایی با کمترین نسبت ضرر) بیشترین مقدار کوین را دریافت خواهند کرد. تاج زودتر از هر شخص دیگری پاداش میگیرد.
صاحب توکن در مرحله دوم پاداش را دریافت میکند. در صورتی که پیشنهاد مناقصهای ارائه شده باشد، خریداران خارجی نیز سهم خود را دریافت میکنند. تاجهای بازنده، رتبهدهندگان آنها و خریداران شخص ثالثی که در سمت بازندهها قرار گرفتهاند نمیتوانند چیزی دریافت کنند، اما میتوانند باقی کوینی که خودشان پرداخت کردهاند را به باقی نامزدها برگردانند. محتوای قبل از بازپرداخت، «محتوای یکپارچه» نامیده میشود. پس از بازپرداخت کامل، توکنِ محتوا «دستورالعمل منتشر شده» نامیده میشود. فهرست بلوکها به یک دستورالعمل منتشر شده در دنیای واقعی تبدیل شده است. هر کسی میتواند بدون هیچ هزینهای آن را به اشتراک بگذارد.
پیروزیهای جزئی:
زمانی که برج UT پایین تر و ساختمان کوین بالاتر است، میتوانیم تصمیم بگیریم که برنده شویم یا خیر که به این پیروزی، «برد خونین» میگویند. مجموع کوین از هر دوطرف به یک تک درخت کامل تبدیل میشود و بازی شکل حمل و نقل به خود میگیرد.
محتوای یکپارچه هنوز به یک دستورالعمل منتشر شده تبدیل نشده است. هنگامی که کیکرهای مختلف بازیهای مختلف را همزمان با استفاده از یک کیف پول انجام میدهند، آن مقدار کوین نیز با هم جمع میشود. بلوکلیستهای متعددی مانند موارد زیر، با توجه به مجموع خودِ کوین ردیف میشوند.

همکاری مجدد توسط چندین لایه
پس از هر انتقال، هر تاج سفری را به منظور یافتن شراکت بعدی آغاز میکند. به این کار «اتصال قارهای (CC)» میگویند. آنها به طور تصادفی حرکت میکنند تا از جایگاه و در جهانی با UT خود و در قارههایی با محیط منحصر به فرد محافظت کنند. این ویژگیها کیفیت و نوع محتوا و میزاین کوین تحت مالکیت است.
ما هر محتوای یکپارچهای را حلقه مینامیم. استاندارد CC این است که حلقه مورد نظر باید هنوز پرداخت نشده باشد، به عنوان یک دستورالعمل انتشار یافته به اشتراک عموم گذاشته نشده باشد، و دارای مجموع کوین کمتری از مجموع کوین حلقه چالشی که به آن تعلق دارید باشد.
فقط آن دسته از تاجهایی که دارای قطب مثبت و منفی هستند میتوانند با تاجهای دیگر ارتباط برقرار کنند. حلقه هدف نیز به طور ناهمزمان به یک حلقه کاملاً متمایز از جفتی که به آن تعلق دارید، با تاج دیگری گره خورده است تا «حلقه یکپارچه» را تشکیل دهد.

هر تاج بر اساس قضاوت مستقل خود، یک نامزد را انتخاب میکند. هنوز توافقی بین طرفین حلقه صورت نگرفته است.

حلقه چالشی پیامی را به حلقه مورد نظر ارسال میکند و به یک رأی دوطرفه برای کشیدن یا هلدادن به حلقه مورد نظر میرسد.
همانطور که در شکل نشان داده شده است، سه تاج در حلقه خود مثبت هستند و دو تاج در بیشتر حلقههای هدفگذاری شده دارای پرچمهای مخالف و منفی هستند. اگر حلقههای چالشی و هدفگذاری شده، 101 درصد یا بیشتر از موافقتها را کسب کنند، هر جفت تاج باید یک رأی معتبر در حلقه خود داشته باشد.
پس از تشکیل CCها
هنگامی که CC تشکیل شد، تعداد UT به دستآمده باید بین دوطرف، هر یک در همان حلقه، تعویض شود. مقدار کل کوین ممکن است تقریباً دو برابر شود و گروهی که در حلقه چالشی قرار دارند، میتوانند با برعکس شدن وضعیت دوباره شروع به کار کنند.
وقتی بازی از نو شروع شد، تفاوت بین کوین دوبازیکن تنها مربوط به کیکرکوین بازی بعدی میشود و هر دو بازیکن همان میزان کوین را در اختیار دارند که مانع از بازپس گیری مبلغ توسط آنها، بدون انجام عملیات جدید میشود.
ما یک کوین جدید برابر با کل کوینی که حلقه مورد نظر داشت صادر خواهیم کرد. حلقهای که بالاترین میزان کلی کوین را دارد، قدرت تصمیمگیری را به دست میآورد.
شکست CC به این معنی است که برنده خونین باید به یک «بازنده خونین» تبدیل شود. گروه بازنده باید ابتکار عمل را با آخرین مهر زمانی بر روی گروه مقابل، به تاج واگذار کند.
حلقه مورد نظر مابهالتفاوت کوین، معادل کیکرکوین را به عنوان پاداش دریافت میکند. CC اثر طولانی شدن زمانی که برای تعیین برنده استفاده میشود را در دست دارد، اما باخطری مشابه خطر شکست خونین روبرو است.
مشکل عمومی هنر بیزانسی:
در بسیاری از موقعیتها، نیازی نیست که چند فرد در موقعیت مشابه هم، دور از همدیگر تصمیمگیری کنند. برخلاف شروع کار، زمانی که تصمیم نهایی توسط زنجیرهای از تصمیمات فردی شکل میگیرد، چندین تاج هستند که خود دارای محتوای یکپارچه هستند.
تصمیم جدید باید به اجماع همان تعداد تاج نیاز داشته باشد. چنین وضعیتی تنها پس از انتقال به وجود میآید.
CC برجهای نفوذناپذیری را که در محیطهای کاملاً جدا از هم توسط افرادی با پیشینههای مختلف ایجاد شدهاند را با هم ادغام میکند. حتی در یک طرح توطئه 51 درصدی، ما هیچ مکانیزم سیستمی نداریم که نیاز به خنثی شد داشته باشد.
سیاست ضربی
یک مکتب فکری بر اساس نفوذناپذیری، دیگران را نیز به نفوذناپذیر بودن تشویق میکند. سیاست ما را از خطر حمله عجولانه و متعصبانه بازمیدارد. با این وجود، نفوذناپذیری و تعصب فقط برای یک بار، میتواند خوب باشد. بنابراین، ما «سیاست ضربی» خود را برای جلوگیری از تکرار مداوم تعصب همواره با خود داریم.
سیستم ما معتقد است که یک دارنده بزرگ، باید همیشه ریسکهای قابل توجهی انجام دهد، برای به حداکثر رساندن سودهای غیرنقدی تلاش کند، و با انداختن کوین به سمت افراد مستعد، آنها را تشویق کند.
آنها باید ریسک ایجاد یک کیکرکوین بزرگتر را بپذیرند. اگر آنها کمتر ریسکپذیر باشند، سیاست جدید کوین بیشتری تولید خواهد کرد. در نهایت، افزایش تعداد دارندگان در مقیاس کلی و گسترش آن این مشکل را حل میکند.
هرگز سانسور نشوید
ما هیچ نگرانی امنیتی نداریم، زیرا توکنها را با استفاده از بیت کوین یا رمزارزهای دیگر مبادله میکنیم. به طور مشابه، فقط تأمینکننده است که میتواند داده دیجیتال را به شکل دستورالعمل منتشر شده دربیاورد. به محض اینکه آنها لینک را به طور خودکار تولید کردند، این لینک رمزگذاری میشود و فرمول را بین تمامی افرادی که درگیر آن هستند توزیع میکند. حتی اگر محتوای آپلود شده در یک وبسایت با سرور مرکزی باز سانسور شود، دستورالعملهای منتشر شده میتوانند آن را فوراً بر اساس نقشهی هر متریال بازسازی کرده و با حالت اول دربیاورند.

لذت دنیای بدون آگهی
به این فکر کنید که چگونه میتوانیم کاری کنیم که این اتفاق در صنعت سرگرمی دنیای واقعی رخ دهد. اساسی ترین تفاوت این است که مجریان آن بودجه را از جیب خودشان پرداخت کرده اند. حتی اگر آن را به عنوان سرمایه اولیهی پرداختشده حساب کنید، آنها میتوانند سود بیشتری از قبل کسب کنند. از آنجایی که ما درآمد حاصل از محتوای یکپارچه را از طریق یک اجماع منصفانه توزیع میکنیم، برای تضمین پرداخت نیازی به تبلیغات نداریم. در نتیجه تماشاگران ما تماشاگران ردیف اول و تماشاگران پشت دروازه (تشبیه به یک استادیوم فوتبال) تبدیل نمیشوند.
ما مکان جدید این سیستم سرگرمی را با طبقه بندی یک به سه مشخص میکنیم. محتوا دارای سه پارامتر است: زمان، فضا و فلسفه: خرید یا فروش، دو قطب مخالف که یکدگیر را مانند آهنربا جذب میکنند. هر کدام از این سه شاخص که آن را انتخاب و روی آن تمرکز کنید، مرحله اصلی را تعیین میکند. شاخص نیز مانند یک قلاب قابل جدا شدن است و مانند زنجیر نیست.
دیدگاه زمین 1
آیا تا به حال شخصی که عجله دارد را در ایستگاه اتوبوس دیده اید؟ این هم تقریباً همان است. تفاوتش در این است که هر خالق هنری یک قلاب فلسفی دارد و مقداری کوین را در کفشهایش مخفی کرده است.

دیدگاه زمین 2
قلاب زمان نیز متصل است. زوایای داخلی 90 درجه هستند، نه به طور واقعی، بلکه فقط برای تسهیل بیان. فرض کنید باید یک مکان واقعی را پیدا کنید، مکانی که دارای یک دیوار غول پیکر است. شما باید نشان دهید که در جایی که ایستادهاید، برای مثال در گوشه یک ساختمان، در کنار یک تیر چراغ برق بزرگ، و مکانهایی با مرزهای تقسیمبندی مشخص، هیچ تأمین کننده دیگر وجود ندارد.

دیدگاه زمین 3
یک کیک غول پیکر را تصور کنید که کل ملک را احاطه کرده است. سپس میتوانید آن را به چهار روش مختلف تقسیم بندی کنید. اگر بیش از سه پارامتر در کار باشند، فضایی که به اشتراک میگذاریم ثابت خواهد بود. این بدان معنی است که تمام شرکتکنندگان زمین مشترکی را تقسیم میکنند. ما میتوانیم آزادانه، اجراکنندگانی از آن سوی دنیا را در ردیف پایین قرار بدهیم. بااین حال، پایین ترین سطح همیشه باید اجراکنندگانی از انسانهای واقعی داشته باشد. خود اتاق یک محوطه بزرگ است که نقش یک انبار امن برای کوینها و توکنها را دارد. فرقی هم نمیکند که دیوار آن پنجره داشته باشد یا خیر.

در ادامه شرح مفصلتری از روش مبادله در زمین 3 ارائه شده است. این نمایی از بالا است.

همه شرکت کنندگان برای رفتن به صحنه بازی انتخاب نمی شوند.
البته کوینها و توکنها می توانند از بین دیوارها هم رفت و آمد کنند.
عمل حرکت از یک مرحله به مرحله دیگر از طریق پنجره، یک عمل خونین ((Blooded است.
شما نمیتوانید مستقیماً به یک صحنه بازی کناری بروید، زیرا صحنه یک UT است که ما توسط خودش ایجاد کرده ایم. اگر لازم است به UT شخص دیگری با مهر زمانی قدیمیتر اشاره کنید، باید ابتدا توکنها را در یک اتاق ساختمان مبادله کنید و از غربالگری شاخص گوناگونی عبور کنید، حتی اگر ارتفاع هر دو UT یکسان باشد. ما میتوانیم به تدریج با شروع از کارهای نسبتاً کوچک و اتصال ارگانیک آنها با قلاب، آثاری در مقیاس بزرگتر ایجاد کنیم. CCتکرار شونده، یک دستورالعمل آموزنده ایجاد میکند.
نتیجهگیری
ما یک پلتفرم غیر متمرکز ارائه کردیم که به صورت ناشناس، محتوا را بدون اعتماد به اوتوریتههای مرکزی مخرب منتشر میکند و مکانیسم آن خود منجر به ایجاد ارتباط بین تولیداتی میشود که قبلاً هرگز ندیدهایم.
دستورالعملهای منتشر شده برای هر کسی که مایل به جمعآوری مداوم محتوا است، مفید است؛ زیرا یک اجماع واضح برای پاداش در آن وجود دارد.
هیچ نیازی به ترس از استفاده غیر مجاز، تغییر و سانسور تبلیغکنندگان وجود ندارد.
انتخاب محتوای جدید با الگوریتم Stitching باعث میشود که تأمینکنندگان از قبل از تأمین منابع مالی اطمینان داشته باشند و به راحتی با توجه به تقاضا و تعداد شرکتکنندگان، گسترش و بومیسازی را انجام دهند. این انگیزههای بزرگ یک نیاز حیاتی برای همه داراییهای فرهنگی هنوز کشفنشده است. Shihon نخستین برنامه معنیدار پس از ساتوشی خواهد بود. این برنامه با درآوردن هزینه خود و بدون سانسور و بدون آگهی، حس اتحاد در تأمینکنندگان هنری را افزایش میدهد.