ما از طرف مدیرعامل RightMetric ، به بازاریابان کمک میکنیم تا فرصتهای پیشرفت در بازاریابی را از طریق تحقیقات دیجیتالی متمرکز بر مخاطبان و رقبا، پیدا کنند.
«شما نمیتوانید به سگهای پیر، حقههای جدید بیاموزید.» آیا قبلاً این ضربالمثل را شنیده بودید؟ شاید بهتر باشد صحبت کردن درباره سگها را کنار بگذاریم و با حقیقت روبرو شویم: «انسانها دوست ندارند تغییر کنند.»
این جمله در روابط هم صدق میکند. در تجارت هم همینطور. و بله، در دنیای بازاریابی نیز صادق است. ما به عنوان بازاریاب، چقدر از تاکتیکهای جدید، به نفع تاکتیکهایی که از قبل میشناسیم غافل میشویم؟ ما دوست داریم که در نقطه امن خود بمانیم. جایی که همه چیز راحت است و طرز فکر رایج اینگونه است: «بله. ما تاکتیکهای جدید را بررسی خواهیم کرد. اما فقط پس از بررسی و آزمایش جدی. قبل از اینکه منابع خود را صرف آنها کنیم.» راه بهتری برای شناسایی تاکتیکهای برنده وجود دارد، اما این خط فکر، اغلب منتج به کمریسکترین مسیر میشود.
هنگامی که میخواهیم تصمیم بگیریم که کدام تاکتیکهای جدید را باید اجرا کنیم، و چگونه باید این کار را انجام دهیم، چند اشتباه رایج وجود دارد:
تمرکز بیش از حد بر تجربیات گذشته
اشتباه نکنید، استفاده از تجربیات گذشته، خود میتواند راهی مفید برای سنجش تلاشهای شما در شیوه بازاریابی فعلیتان باشد که از قبل با آن آشنا هستید. اما اگر بخواهید در بستر یک پلتفرم جدید کار کنید، یا یک استراتژی جدید اجرا کنید چه؟ تمرکز بیش از حد بر تجربیات گذشته میتواند باعث شود که شما تاکتیکهای قدیمی و تاکتیکهای جدید را به شیوهای اشتباه با هم مقایسه کنید. مانند مقایسه یک سیب با یک پرتقال.
تمرکز بیش از حد بر کارهایی که رقبایتان بدون هیچ دوراندیشی خاصی انجام میدهند
خوب است که رقبای در حیطه کاری خود را زیر نظر داشته باشید. در واقع، بعداً درباره اینکه چگونه میتوانید این کار را به طور مؤثر انجام دهید، صحبت خواهیم کرد. با این حال، ارزیابی ارزش یک تاکتیک خاص بر اساس نحوه استفاده رقبا و رهبران آن صنعت از آن تاکتیک، دشوار است. به عنوان مثال، آیا واقعاً میتوانید بفهمید که چرا یک برند رقیب از رشد مخاطب در یک پلتفرم رسانه اجتماعی خاص لذت میبرد؟ آیا این به خاطر آهنگهایی است که کاربران آپلود میکنند؟ یا بهخاطر محتوای آنها است؟ یا ترکیبی از همه عوامل است؟ دیدن چیزهایی که بیرون از چهاردیواریمان است، برای یادگیری بهترین روشها میتواند ارزشمند باشد. ولی مراقب باشید که در راه تقلید از تاکتیکهایی که واقعاً چندان مؤثر نیستند، ریسک نکنید.
من قصد دارم چارچوبی را با شما به اشتراک بگذارم که به شما این امکان را میدهد که با بهترین شیوههای بازاریابی، بدون صرف کردن یک زمانی طولانی در گوگل، یا خرج کردن تمام منابع انسانی خود برای تجزیه و تحلیل رقبا، یا استخدام یک تحلیلگر تمام وقت آشنا شوید. این یک فرآیند ساده و اثبات شده است که تیم ما در RightMetric از آن برای واسازی استراتژیهای دیجیتال برنده و سوا کردن محرکهای واقعی رشد استفاده میکند. به بیان ساده، به شما کمک میکند تا از هیاهو دور شوید و ببینید که کاری که رقبایتان انجام میدهند، واقعاً درست است یا خیر.
شکستن یک افسانه مشترک در بازاریابی
قبل از این که به جزئیات این چارچوب بپردازیم، بهتر است که یک تصور غلط و رایج در مورد تاکتیکهای بازاریابی برنده را کنار بزنیم. توصیههایی زیادی از به اصطلاح «متخصصان» خواهید شنید که میگویند تنها کاری که باید انجام دهید این است که به طور منظم تجزیه و تحلیلهای درونبرنامهای (مانند Instagram Insights یا Google Analytics) را بررسی کنید. تا تاکتیکهایی که باید به طور جدی دنبال کنید را از طریق آنها پیدا کنید. قطعاً آگاهی بر اینکه تجزیه و تحلیلهای شما در هر زمان معین در کجا قرار میگیرند و چه روندی را طی میکنند، ارزشمند است. اما این روش برای اطلاع از شیوه اجرای تاکتیکی استراتژی بازاریابی شما نیست.
اینطور فکر کنید: اگر میخواهید به مقصد خاصی روی نقشه برسید، باید سه چیز را بدانید: کجا هستید، کجا میخواهید بروید و چگونه باید به آنجا برسید. علم آنالیز به شما میگوید که کجا هستید. اهداف بازاریابیتان به شما میگویند که به کجا میخواهید بروید. اما وقتی به بیرون از شرکت خود نگاه کنید، تا تاکتیکهای برنده را بر اساس دادههای عینی کشف کنید، آن زمان است که میفهمید چگونه میتوانید به آنجا برسید.
چارچوب ما برای رشد در بازاریابی
آخرین هشدار قبل از شروع به توضیح درباره فرآیندمان این است: این چارچوب مفاهیم درگیرشونده را بیان میکند، نه لزوما جزئیات فنی که باید در عقب صحنه بر روی آنها کار کنید. اگر میخواهید نتایج حاصل از فرآیندی را که میخواهیم به اشتراک بگذاریم مشاهده کنید، به شدت توصیه میکنم ابزارهای هوشمند بازاریابی مانند Semrush و Unmetric را ببینید. و برای جمعآوری دادهها به صورت دستی زمان بگذارید.
چهار مرحله اصلی
بسیار خب. در اینجا چهار مرحله وجود دارد که باید پیادهسازی شوند:
- فعالیتهای بازاریابی رقبا و شاخصهای کلیدی عملکرد را در کانالهای چندگانه زیر نظر داشته باشید. تا جایی که ممکن است دادهها را از کانالهای دیجیتالی بیشتری دریافت کنید. پیشرفت آنها را در طول زمان زیر نظر داشته باشید. و اگر در تعجبید که چرا باید بر فعالیتها و شاخص کلیدی عملکرد ( KPI ) نظارت داشته باشید، مرحله شماره 2 پاسخ شما را خواهید داد.
- جهشهای رشد را در فعالیتها یا شاخص کلیدی عملکرد شناسایی کنید. تعیین کنید که آیا جهش رشد در حوزه شما برای همه برندها اتفاق افتاده است یا فقط برای یک برند. اگر برای همه آنها اتفاق افتاده باشد، این احتمالاً یک ترند فصلی است. ولی اگر فقط برای یک شرکت اتفاق افتاده باشد، احتمالاً به این دلیل است که آنها یک تاکتیک برنده کشف کردهاند و دارند به طور کامل از آن استفاده میکنند.
- علت این رشد را پیدا کنید. برای داشتن یک تصویر کامل، در اینجا باید وارد مسیرهای حاشیهای آن شوید. تا جایی که میتوانید، کانالها را بررسی کنید. تمام کانالها. از جمله تبلیغات پولی و ارگانیک، ایمیل، پستهای شبکههای اجتماعی، وبسایت آنها و غیره. وقتی در فعالیتهای آنها یک تغییر مسیر قابل توجه پیدا کردید، احتمالاً به محرک رشد آنها رسیدهاید.
- محرک رشد را تکرار کنید. اکنون که تاکتیک یا استراتژی را شناسایی کردهاید که برای رقیب شما کارآمد است، زمانش رسیده که آن را تکرار کنید! همان محرک رشد را به یک فرآیند پله پله تبدیل کنید که تیمتان بتواند از آن استفاده ویا بهروشی پایدار اصلاح کند.
سخن پایانی
ما بارها و بارها از این چارچوب برای برندهای پیشروی جهانی استفاده کردهایم و واقعاً جواب داده است. این روش باعث صرفهجویی در زمان گرانبهایتان میشود و به شما این امکان را میدهد که استراتژیهای برندهای را که سایر برندها از آنها استفاده میکنند شناسایی و تکرار کنید. پس لطفاً چارچوب ما را بدزدید و از همین امروز شروع کنید!منبع: forbes نویسنده: چارلی گرینل (عضو شوراهای فوربس)
Leave feedback about this