بدهی فنی اصطلاحی است که به هزینه نگهداری و آپدیت سیستمهای نرم افزاری در پی افزایش سن آنها اشاره دارد. این یک مسئله رایج است که شرکتها را در هر اندازه و در هر صنعتی تحت تأثیر قرار میدهد. زیرا این شرکتها در تلاش هستند که بین نیاز به نوآوری و ثبات در سیستمهای خود، تعادل ایجاد کنند. در این مقاله، ما به تعریف اصطلاح بدهی فنی، انواع آن و معرفی استراتژی هالتر در سرمایهگذاری و کاربرد آن در رفع بدهیهای فنی خواهیم پرداخت.
بدهی فنی هم خوب و هم بد است
ممکن است تیمهای استارتآپی در کار با شرکتهایی که بدهیهای فنی یا سیستمهای قدیمی زیادی دارند، راحت نباشند. کار در چنین شرکتهایی پیچیده و پر از وابستگی است و حتی کارهای ساده در آنها، ممکن است زمان زیادی طول بکشد.
دونالد راینرتسن، نویسنده سه کتاب پرفروش – که یکی از آنها «اصول جریان توسعه محصول» است – ، واژه «کار معوقه» را برای توصیف این موضوع، جایگزین «بدهی فنی» کرده است.
او استدلال میکند که بدهیهای فنی با بدهیهای مالی متفاوت هستند. بدهیهای مالی همیشه باید بازپرداخت شوند و هزینه کل بازپرداخت چنین بدهیهایی با گذشت زمان افزایش پیدا میکند.
«کار معوقه» (بدهی فنی) ممکن است هزینه اقتصادی هم داشته باشد. اگر سود مالی به تعویق انداختن کار بیش از صرف هزینه اضافی برای تجهیزات جدید باشد، متحمل شدن بدهی فنی یک تصمیم عاقلانه و اقتصادی است.
در آمازون، تیمهای خدماتی برای مدت طولانی در کنار هم میمانند. آمازون «پروژه» انجام نمیدهد. پول به صورت مداوم به آن وارد میشود. این ویژگی تضمین میکند که کیفیت عملیاتی در این شرکت مورد توجه قرار میگیرد، بدهیهای فنی کاهش پیدا میکنند و شرکت درگیر فناوریهای قدیمی نمیشود. با این حال، بسیاری از مدیران بر روی بدهیهای فنی وسواس دارند. بدهی فنی اغلب توانایی رشد و نوآوری را فلج میکند، فرصتهای سودآوری را در دم خفه میکند، و منجر به ریزش کارکنان و حتی مشتریان میشود.
در این مقاله، یک مفهوم جدید در امور مالی را معرفی میکنیم که دانستن آن به شما کمک میکند.
این مفهوم، استراتژی هالتر است.
استراتژی هالتر یک رویکرد سرمایهگذاری است که ریسک ضرر را کاهش میدهد و به موجب آن، شما در مجموع ریسک بسیار کمی را متحمل میشوید. در حالی که سود شما برابر سود یک سرمایهگذاری با ریسک بالا است.
استراتژی هالتر
استراتژی هالتر یک استراتژی مدیریت ریسک شامل ریسک بسیار کم و ریسک بسیار زیاد است و از ریسک عادی یا «متوسط» اجتناب میکند.
در اینجا به طور خلاصه میگوییم که استراتژی هالتر در ارتباط با بدهی فنی چه کارکردی دارد:
یک شرکت متعهد میشود که بدهی فنی بسیار کمی را در سیستمهای حیاتی خود داشته باشد و در عین حال سطوح بالاتری از بدهی فنی را در سیستمهای غیرضروری یا سیستمهایی که به هسته اصلی کسب و کار مربوط نیستند، پذیرا باشد.
راه دیگر برای تقسیمبندی بدهی فنی این است که سیستمهایی را در استراتژی هالتر خود در نظر بگیرید که هسته اصلی موتور کسب درآمد را در شرکت تشکیل میدهند.
اکثر منابع مالی به پرداخت بدهیهای فنی در سیستمهای اصلی و موتور کسب درآمد اختصاص مییابد. در نقطه مقابل، شرکت اجازه میدهد در سیستمهایی که هنوز بازدهی پایداری ایجاد نکردهاند، بدهی فنی ایجاد شود.
در مثال کلاسیک استراتژی هالتر، شما سعی میکنید با سرمایهگذاری اکثریت دارایی خود در سرمایهگذاریهای کم ریسک، از دارایی خالص خود محافظت کنید. اما برای به دست آوردن بهترین بازدهی، مقدار کمی از دارایی خالص خود را در جایی سرمایهگذاری میکنید که ممکن است آن را با خیال راحت از دست بدهید: یعنی سرمایهگذاری در داراییهای پرریسک، ولی با سود بسیار بالا.
این استراتژی به طور غیر عادی باعث پیشرفت شما میشود.
تصور کنید که یک میلیون دلار دارایی خالص دارید
تحت این رویکرد، 90% از آن را در اوراق قرضه امن یا حتی گواهی سپرده سرمایهگذاری خواهید کرد. به این ترتیب، هر اتفاقی بیفتد، شما 90% از سرمایه خود را حفظ میکنید. اما اگر این تنها کاری باشد که انجام دادهاید، بازدهی شما بسیار کم خواهد بود. برای اجتناب از این اتفاق، از 10 درصد باقیمانده استفاده میکنید و آن را در سرمایهگذاریهایی با ریسک/سود بالا سپردهگذاری میکنید. به عنوان مثال در استارت آپهایی با شانس رشد بالا.
پس در استراتژی هالتر اگر 10% سرمایه خود را از دست بدهید، همچنان 90% دیگر را دارید.
و تصویر کنید اگر حتی بخشی از 10 درصدی که سرمایهگذاری کردهاید، بازدهی داشته باشد، چنین اتفاقی میافتد: مثلاً سرمایهگذاری 50.000 دلاری شما در Airbnb پس از تبدیل شدن شرکت به سهامی عام تبدیل به 2.000.000 دلار میشود. شما به یک بازدهی 43 برابری دست پیدا کردهاید و دارایی خالصتان سه برابر شده است. در حالی که فقط 10 درصد آن را به خط انداختهاید.
شما ریسک بزرگی نکردهاید، اما یک برنده بزرگ شدهاید.
به همین دلیل است که این استراتژی، یک استراتژی جذاب است.
نحوه اجرای استراتژی هالتر
1- شناسایی سیستمهای حیاتی
برای اجرای استراتژی هالتر، شرکت باید سیستمهای حیاتی خود را شناسایی کند. اینها سیستمهایی هستند که از نظر تجاری، حیاتی در نظر گرفته میشوند، از نظر قانونی مورد تأیید هستند، مستقیماً بر مشتری تأثیر میگذارند، تأثیر زیادی بر شهرت شرکت دارند، به سیستمهای حیاتی دیگر وابسته هستند، قدیمیتر یا پیچیدهتر هستند و از نظر استراتژیک برای رشد آینده شرکت اهمیت زیادی دارند.
برای کمک به شرکتها در اجرای استراتژی هالتر برای رفع بدهی فنی، میتوان از یک دستهبندی استفاده کرد. این مانند یک مکعب روبیک است که از چندین بعد تشکیل شده و هر کدام دارای مجموعهای از سؤالات هستند که شرکت را در شناسایی سیستمهای حیاتی خود راهنمایی میکنند.
بیایید به برخی از این سؤالات نگاهی بیندازیم:
- آیا این سیستم از تراکنشهای مالی یا درگاههای کسب درآمد ما پشتیبانی میکند؟
- آیا این سیستم برای انطباق ما با الزامات قانونی و نظارتی ضروی است؟
- این سیستم تأثیر مستقیمی بر مشتریان ما دارد؟
- آیا این سیستم نقش مهمی در شهرت شرکت و تصویر برند ما دارد؟
- آیا این سیستم یا محصول نشانی از تناسب محصول ما با بازار دارد؟
- این سیستم به سیستمهای حیاتی دیگر وابسته است؟
- آیا این سیستم از نظر استراتژیک برای رشد و موفقیت شرکت در آینده مهم است؟
این مکالمه با خود میتواند بسیار طولانی شود، اما در نهایت با چند دستهبندی از سیستمها و محصولات مواجه خواهید شد.
اما بیایید سؤال دیگری از خود بپرسیم: وقتی سیستمهایی دارید که برای کسب و کار حیاتی هستند و نیاز به یک رویکرد فعالانه و منسجم برای پرداخت بدهیهای فنی دارند، این در عمل به چه معناست و برعکس آن چگونه است؟
2- اجرای سیستمها به شکلی متفاوت
این کار کمک میکند تا سیستمهایی را پیدا کنید که شبیه به هسته مرکزی کره زمین عمل میکنند و باعث میشوند صفحات پوسته زمین به آرامی حرکت کنند و شکل زمین را تغییر دهند. این بدان معنی است که یک backlog معمولی برای این سیستمها، شامل کار بازسازی و تعمیر و نگهداری است و به ویژگیهای جدید نیاز چندانی ندارند. این لایه بنیادی، اگر بخواهید، میتواند به آرامی تغییر کند. مهندسان شما وظیفه دارند ثبات و انعطافپذیری آن را تضمین کنند و سطح بدهیهای فنی را کاهش دهند.
در همین حال، سرمایهگذاری نسبتاً کمی که روی آن انجام میدهید، در مناطقی با رشد بالا است. در اینقسمت میتوانید انباشت بدهیهای فنی را به راحتی بپذیرید.
این که یک استارت آپ چگونه تحت استراتژی هالتر به طور ایده آل رفتار میکند، وابسته به این است که این بخش از سیستم شما چگونه رفتار میکند.
پذیرش این بدهی فرصتی برای رفع بدهی فنی سیستمهای حیاتی و در نتیجه سود حاصل از این بازپرداخت در چرخههای بعدی خواهد بود.
هسته مرکزی استارت آپ شما حرکت نمیکند، اما پوسته آن با سرعت بالایی در حال حرکت است و میتوانید از بهترین ابزارهایی که در اختیار دارید برای آن استفاده کنید.
در استراتژی هالتر باید مراقب چه چیزهایی باشید؟
ما برای همین اینجا هستیم.
با تمرکز بر کاهش بدهیهای فنی در سیستمهای حیاتی، یک شرکت میتواند خطر اختلال در عملیات اصلی خود را به حداقل برساند و یک پلتفرم پایدار و قابل اعتماد برای مشتریان خود ایجاد کند.
علاوه بر این، شرکت میتواند با استفاده از استراتژی هالتر به سیستمهای غیر حیاتی اجازه دهد بدهی فنی بیشتری داشته باشند و در نتیجه تیمهای شاغل در آن شرکت آزادی بیشتری برای آزمایش، ریسک و ارائه سریعتر ویژگیها و عملکردهای جدید داشته باشند.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که استراتژی هالتر دارای محدودیتهایی است.
پیشبینی اینکه کدام سیستمها در آینده حیاتی میشوند دشوار است و در نتیجه ممکن است سطوح جدید بدهی فنی، به طرز فلجکنندهای سنگین باشد.
و تعیین اینکه چه چیزی باعث حیاتی شدن یک سیستم میشود، ممکن است چالشبرانگیز باشد.
نتیجهگیری
استراتژی هالتر برای مدیریت بدهیهای فنی، رویکردی مناسب برای شرکتهایی است که به دنبال ایجاد تعادل بین نوآوری و ثبات در سیستمهای نرم افزاری خود هستند.
با شناسایی سیستمهای حیاتی و کاهش بدهی فنی در آنها، و در عین حال ایجاد سطوح بالاتر بدهی فنی در سیستمهای غیر حیاتی، شرکتها میتوانند ریسک را به حداقل برسانند، نوآوری را افزایش دهند و آن را با استراتژی کلی کسب و کار خود هماهنگ کنند.
با این حال بهتر است به یاد داشته باشید که استراتژی هالتر محدودیتهای خود را دارد و هر شرکت باید شرایط و منابع خاص خود را به منظور تعیین بهترین رویکرد برای مدیریت بدهی فنی ارزیابی کند.
Leave feedback about this