کریپتو اینجا، کریپتو آنجا، کریپتو همهجا. ممکن است شما مقالهها و وبینارهای بیشماری درباره ارزهای دیجیتال خوانده و دیده باشید، که همه آنها هم مقدمهای بر این موضوع هستند. و در نهایت، هنوز هم کاملاً متوجه این نشده باشید که کل این ماجرا چگونه کار میکند. مطمئن باشید که شما تنها نیستید.
ارز دیجیتال به دلیل سخت بودن یادگیری، بدنام است. بنابراین اگر هنوز درک کاملی از آن ندارید، عذاب وجدان نداشته باشید. این مقاله توضیح مختصری از نحوه عملکرد ارزهای دیجیتال و اینکه چرا به عنوان نوعی از پول، نسبت به ارزهای فیات برتری دارند، ارائه میدهد.
پیچ و مهره ارزهای دیجیتال

ارزهای دیجیتال، در اصل یک نوع پول قابل برنامهریزی هستند که در یک شبکه غیر متمرکز (بلاک چین) قرار گرفتهاند. به عبارتی آنها یه دفتر کل عمومی مشترک هستند.
استقلال کاربر در وجوه آنها، از راه فرآیندهای encryption/decryption و از طریق کلیدهای عمومی (کلیدهای عمومی یا آدرس کریپتو شما، مانند شماره حساب بانکی شما) و کلیدهای خصوصی (کلیدی خصوصی یا seed phrase ، مانند رمز عبور حساب بانکی شما) به دست میآید. این فرآیند به عنوان رمزنگاری یا کریپتوگرافی کلید عمومی شناخته میشود.
ریاضیات پیچیده، کریپتوگرافی کلید عمومی را تقویت میکند. که به طور خاص طراحی شده است تا به کاربران اجازه دهد تا قطعات داده را با یک کلید عمومی رمزگذاری (encrypt) کنند. با اینحال، رمزگشایی (decryption) فقط با یک کلید خصوصی قابل انجام است. برعکس، شما میتوانید یک قطعه داده را با کلید خصوصی خود رمزگذاری کنید، اما تنها با کلید عمومی میتوان آن را رمزگشایی کرد.
علاوه بر این، این مکانیزم به گونهای طراحی شده است که اگرچه کلید عمومی از کلید خصوصی آن تولید میشود، اما هرگز نمیتوانید برای استخراج کلید خصوصی، از کلید عمومی آن به عقب برگردید. این کار هم از طریق الگوریتمهای ریاضی اعمال میشود.

امضا ، محرمانگی ، مقاومت در برابر دستکاری
به عنوان یک قیاس، اگر بستهای از آمازون دریافت میکنید، قطعاً میخواهید مطمئن شوید که 1- آمازون یک بسته را برای شما ارسال کرده نه یک بمب بیوتروریستی. (امضا کردن). 2- در حین حمل و نقل، هیچ کسی نمیداند که در داخل بسته چه چیزی وجود دارد. (محرمانه بودن). 3- بسته در حین حمل و نقل دستکاری نشده است. (مقاوم در برابر دستکاری)
به طور مشابه، یک تراکنش شبکه همچنین شامل یک فرستنده، لوله ‘in-transit’ یا شبکه، و یک گیرنده است. کریپتوگرافی یا رمزنگاری کلید عمومی برای حل مشکل امضا، محرمانه بودن و مقابله با دستکاری تراکنشهای شبکه، در یک پکیج تمیز وارد عمل میشود.
با ما همراه باشید. بیایید ببینیم که چگونه ارزهای رمزنگاری شده در عمل با نام «داده» ارسال میشوند:
داده
فرستنده، دادههایی را که میخواهد به گیرنده ارسال کند، با کلید خصوصی فرستنده رمزگذاری میکند تا امضای «فرستنده-خصوصی-رمزگذاری-داده» را ایجاد کند. سپس یک بار دیگر با داده ترکیب میشود تا «داده + فرستنده-خصوصی-رمزگذاری-داده» را تشکیل دهد.
فرستنده مجدداً موارد فوق را با کلید عمومی گیرنده رمزگذاری میکند تا «دادههای رمزگذاریشده-گیرنده-عمومی» را تشکیل دهد. این در شبکه بلاک چین پخش میشود و هیچ مزاحمی نمیتواند این پیام را رمزگشایی کند. زیرا فقط کلید خصوصی گیرنده میتواند این کار را انجام دهد.
گیرنده برای اولین بار موارد فوق را با کلید خصوصی گیرنده رمزگشایی میکند: از «گیرنده-عمومی- داده رمزگذاریشده» به «داده + فرستنده-خصوصی-داده رمزگذاری شده». از آنجایی که فقط گیرنده میتواند «داده» را ببینید، محرمانگی به دست میآید.
گیرنده برای بار دوم فقط «فرستنده-خصوصی-داده رمزگذاریشده» را با استفاده از کلید عمومی فرستنده رمزگشایی میکند و در نتیجه «داده» حاصل میشود. امکان رمزگشایی آن با کلید عمومی فرستنده تضمین میکند که امضا به دست میآید، و این واقعیت که رمزگشایی آن با کلید خصوصی گیرنده و کلید عمومی فرستنده به همان «داده» منجر میشود، به این معنی است که ضد دستکاری بودن آن نیز به دست آمده است.
هنگامی که یک تراکنش مجاز شد (یا «امضا» شد)، برای گنجاندن در بلاک چین (یا دفتر کل عمومی مشترک) واجد شرایط میشود. تنها زمانی که تراکنش با موفقیت انجام شد، تغییر موجودی هم در آدرس شما و هم در آدرس گیرنده منعکس خواهد شد.

proof-of-work در مقابل proof-of-stake
با این اوصاف، ما باید در مورد مکانیزمی که تصمیم میگیرد چه کسی در وهله اول این تراکنش را در بلاک چین بنویسد، تصمیم بگیریم. آنچه که «مکانیسم اجماع» مینامیم را وارد کنید. اگرچه مدلهای مختلفی از اجماع وجود دارد، دو مدل از رایجترین آنها، proof-of-work و proof-of-stake هستند.
در proof-of-work ، افراد (که به آنها miner nodes گفته میشود) برای حل یک مسئله پیچیده ریاضی با هم رقابت میکنند و اولین ماینری که به راه حل میرسد، دستهای از تراکنشهای معلق را در یک «بلاک» گروهبندی میکند، و سپس آن را در بلاک چین شامل میکند. در نتیجه به ازای گنجاندن هر بلاک موفق، ارزهای دیجیتال به دست میآورد. بنابراین، هر چه دستگاه ماینینگ ماینر قدرتمندتر باشد، شانس اینکه بلاک بعدی را «ماین» کند بیشتر میشود.
در proof-of-stake ، احتمال ماینینگ یک node از بلاک بعدی، معادل درصد توکنهای سهامداریشده آن نسسبت به کل توکنهای موجود در شبکه خواهد بود. به عنوان مثال، اگر شما 1 $ETH شرطبندی کردهاید، و کل شرطها در شبکه معادل 100 $ETH باشد، شانس شما برای ماینینگ بلاک بعدی 1 درصد خواهد بود. مشابه proof-of-work ، ماینر برای هر پر کردن بلاک موفق، با ارز دیجیتال پاداش میگیرد.

مقاومت در برابر دستکاری
هنگامی که یک بلاک ماین شد، تمام تراکنشهای موجود در آن را نمیتوان معکوس یا دستکاری کرد. بلاک در بالای بلاک قبلی انباشته میشود، به طوری که مجموعهای از بلاکهای انباشتهشده (به طور مصطلح «بلاک چین») ارائه میشود. نمای زمانی از معاملات این « stack ها» به گونهای مهندسی شده است که هر node در شبکه بتواند تأیید کند که آخرین بلاک واقعاً توسط ماینر «برنده» انباشته شده است. (یا “chained” شده است). که از طریق درخت Merkle ، یک ساختار داده مبتنی بر hash تسهیل میشود .

اکنون میدانیم که در پشت صحنه ارزهای رمزنگاریشده، چه اتفاقی میافتد. و در قسمتهای باقیمانده این مقاله توضیح خواهیم داد که چرا ارزهای دیجیتال در مقایسه با سیستم پولی فیات که در حال حاضر استفاده میکنیم، بهترین شکل پول هستند.
ارزهای فیات: پول ناکارآمد، متمرکز، غیرشفاف

به طور خلاصه، سیستم مالی کنونی فقط شبکهای از دفتر کل بانکی است که بانک مرکزی هر کشور در رأس آن، همه چیز را هماهنگ میکند: از تراکنشهای بین بانکی گرفته یا کاهش یا افزایش عرضه پول در آن کشور.
برای مثال، وقتی 1 دلار برای دوست خود واریز میکنید، پول به خودی خود جابجا نمیشود. در عوض، بانک فقط موجودی شما و دوستتان را بر اساس آن تراکنش در دفتر داخلی خود تنظیم میکند. 1 دلار از حساب شما کم میکند و 1 دلار به حساب دوست شما اضافه میکند. اگر دوست شما از بانک دیگری استفاده میکند، هر دو بانک وارد عمل میشوند. تا زمانی که بانک مرکزی این جابجایی پول بین بانکی را در دفتر خود تنظیم کند.
اما کمی دست نگه دارید. این موضوع برای تراکنشهای بینالمللی پیچیدهتر میشود. از جمله مواردی که ما به عنوان حسابهای Nostro و Vostro یاد میکنیم.

به عنوان یک عارضه جانبی از ساختار سیستم مالی فعلی ما، علاوه بر این که به خودی خود بسیار ناکارآمد است، به واسطهای مالی دیدی نسبت به معملات میدهند که با استفاده از آن میتوانند به میل خود در آنها دخالت کنند.
معایب برجسته پول فیات
شما در صورت انتقال پول به خارج از کشور، در کشورهایی مانند چین یا ویتنام، ردیابی شده و مورد پرسش قرار میگیرید. حتی این قضیه میتواند تا جایی پیش برود که بانکها در نهایت، پول «شما» را کنترل کنند. چیزی که در دست دارید، صرفاً رسیدی است که میگوید پول شما نزد فلان بانک است. و تنها پشتوانه شما «اعتماد» به این است که پول شما محفوظ باقی میماند.
با این که بسیار بعید است، اگر بانک شما دچار مشکل شود، پول شما در معرض خطر خواهد بود. (در ایالات متحده، FDIC تنها پول هر شخص در بانک را تا سقف 250.000 دلار بیمه میکند). ممکن است اغراقآمیز به نظر برسد، اما در عربستان سعودی از زنان بپرسید که آیا میتوانند بدون اجازه قیم مرد خود حساب بانکی باز کنند؟ یا از شهروندان ونزوئلا بپرسید که آیا فکر میکنند پسانداز پول در بانک ایده خوبی است؟

علاوه بر این، به دلیل ماهیت سیلویی سیستم مالی فعلی، عدم شفافیت در بازارهای مالی اجتناب ناپذیر است. به عنوان مثال، یک دارایی میتواند توسط بانک به اوراق بهادار تبدیل شود، به سرمایهگذاران بانکی فروخته شود، توسط همین سرمایهگذاران مجدداً پکیج شود و دوباره به سایر نهادها فروخته شود. این مثال را با هر دارایی قابل نمایندگی در سیستم مالی تعمیم دهید، و آنچه به دست میآورید، یک شبکه عنکبوتی در هم پیچیده از محصولات مالی و داراییهایی با «منبع» غیرقابل ردیابی است.
مشکل عدم شفافیت
در واقع، این دقیقاً همان چیزی است که در بحران مالی جهانی در سال 2008 اتفاق افتاد. که به ورشکستگی Lehman Brothers (چهارمین مؤسسه سرمایهگذاری و بانک بزرگ ایالات متحده در آن زمان) انجامید و شرکتهایی که بسیار بزرگتر از آن بودند که شکست بخورند را به مرحله نجات مالی رساند. (امثال Bear Stearns و AIG ). اگر همه چیز در معرض دید عموم قرار میگرفت، در وهله اول این اتفاق رخ نمیداد. زیرا هر کسی اجازه داشت ارزش محسوس این اوراق بهادار پکیجشده را شخصاً و به طور شفاف ارزیابی کند و مجبور به اعتماد کورکورانه به حرفهای پذیرهنویس امنیتی برای آن نمیشد.
ارزهای دیجیتال، کارآمد، غیر متمرکز، شفاف

ارزهای دیجیتال به شما این امکان را میدهند که برای نقل و انتقال پول، از زیر نظر دفتر کل داخلی بانک خارج شوید. هر کسی میتواند هر تراکنشی که دلش میخواهد را انجام دهد و هیچ کس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. فقط شما باید کارمزد این کار را که رقم بالایی هم نیست پرداخت کنید. (ماینرها احساس میکنند آنقدر که زحمت میکشند، چیزی از حق تراکنشهای شما را دریافت نمیکنند).
روزهایی که مجبور بودیم ساعت کاری بانک را رعایت کنیم، و از 10 دقیقه تا چند روز منتظر بمانیم تا تراکنش تأیید شود، و به ازای هر تراکنش 50 دلار کارمزد بپردازیم، دیگر گذشته است. شبکههای بلاک چین مانند Solana یا Avalanche operate 24/7 روی کار آمدهاند. در عرض چند ثانیه تراکنش شما را تأیید میکنند و تنها چند سنت از شما کارمزد دریافت میکنند.
بدون نیاز به مشارکت بانکها، بانکهای واسطه و بانکهای مرکزی برای انتقال پول بینالمللی، ارسال ارز دیجیتال برای دوستتان در آن طرف دنیا، اینطور است که انگار برای همسایهتان که تنها چند بلوک پایینتر در خیابان شما زندگی میکند، پول میفرستید!

علاوه بر این، ارزهای دیجیتال به جای اینکه صاحبان آنها مجبور باشند برای نگهداری پولشان به «حسن نیت» بانکها اعتماد کنند، این امکان را برای هر کسی فراهم میکنند که در یک شبکه غیر متمرکز پول ذخیره کنند و غیر ممکن است که این شبکه خاموش شود. (مگر اینکه کل اینترنت خاموش شود. که در آن صورت ما مشکلات بزرگتری برای نگرانی خواهیم داشت). همچنین گزینههای شما محدود به واحد پول کشوری که در آن زندگی میکنید یا شهروند آن هستید، نیستند.
مزایای برجسته ارزهای دیجیتال
ارسال پول به خارج از کشور؟ مثل آب خوردن است. به عنوان یک فرد 12 ساله مالک یک کسب و کار میلیون دلاری هستید؟ چرا که نه. افتتاح حساب بانکی بدون سرپرست مرد به عنوان یک زن در عربستان سعودی؟ وقتی بتوانید در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید، چه کسی نیاز به سرپرست مرد دارد؟
این ممکن است برای مردمی که در کشورهایی با ارزهای بدون نوسان زندگی میکنند، بیاهمیت به نظر برسد. اما برای کسانی که تحت سلطه رژیمهای سرکوبگر (مثل عربستان سعودی و افغانستان) یا رژیمهای فاسد با ارزهای بسیار بیثبات (مانند آرژانتین یا ونزوئلا) زندگی میکنند، ارزهای دیجیتال تنها راه نجات برای پسانداز و فرار از کاهش مستمر قدرت خرید ارزهای فیات محلیشان است.

در ادامه، قابل ذکر است که شبکههای بلاک چین به همه افراد امکان میدهند تا دسترسی برابری به سوابق تراکنشها داشته باشند. این در مقایسه با سیستم مالی فعلی ما که تنها مؤسسات مالی منتخبی از این امتیاز برخوردار هستند، به طور قابل توجهی عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش میدهد.
مثال داراییای که به طور مکرر به اوراق بهادار تبدیل و بستهبندی مجدد میشود را به یاد بیاورید. اگر هر تراکنش روی بلاک چین انجام شود، بدون توجه به تعداد تکرارهایی که یک دارایی اوراق بهادار شده تحت آن قرار گرفته است، همیشه میتوانیم با اطمینان خاطر به دارایی «منبع»، آن را ردیابی کنیم و بدانیم که هر تراکنش ثبت شده در بلاک چین، تغییرناپذیر خواهد بود. هیچکس قادر به معکوس کردن یا دستکاری یک بلوک از قبل تأیید شده نیست.
ارز دیجیتال: بزرگتر از مجموعِ اجزای آن

ارز دیجیتال ترکیبی از اجزای مختلف تکنولوژیکی است که به زیبایی در هم تنیده شدهاند: تنها چند مورد از آنها شامل کریپتوگرافی کلید عمومی، مکانیزم اجماع و ساختار داده درخت Merkle میشود.
ظهور ارزهای دیجیتال این امکان را برای ما فراهم کرد تا کل سیستم مالی خود را به دور از ماهیت ناکارآمد، متمرکز و غیرشفاف پولظهای فیات، دوباره تصور کنیم. و این یک مرز جدید با مقیاسی مشابه اینترنت در دهه 1990 است.
پول مایه حیات اقتصاد است. ارز دیجیتال ممکن است همان مسیحایی باشد که همه ما منتظر آن هستیم: شکلی برتر از پول در یک سیستم مالی بهتر برای پیشبرد اقتصاد آینده ما به سمت سطحی بالاتر.
منبع: HackerNoon
Leave feedback about this